اخلاص

فرهنگی اجتماعی

اخلاص

فرهنگی اجتماعی

آسیب های فناوری های نوین به همراه راهکار

1. ایجاد فاصله بین فرزندان و والدین و خودکفایی فرزندان در گذراندن اوقات فراغت

بخش مهمی از زندگی کودکان و نوجوانان، بازی و فعالیت‌های تفریحی است که در شکل‌گیری شخصیت و روحیات آنان در بزرگ‏سالی، نقش مهمی ایفا می‏کند. ذهن کودک، پذیرای هر گونه تجربه و آموزش است و خانواده‌ها می‌توانند از طریق بازی، سرگرمی و تفریح، آنان را برای زندگی آماده سازند.  یکی از شیوه‌های تربیت فرزندان، بازی کردن و همبازی شدن با آنهاست. والدین می‌توانند از این راه وارد دنیای کودک شوند و با او ارتباطی نزدیک و صمیمانه برقرار کنند.

امروزه، دنیای کودکان و نوجوانان را تلویزیون و دیگر رسانه‌ها و ابزارهای مدرن، احاطه کرده است. فن آوری های مدرن با برقراری رابطه با کودکان و نوجوانان، فرصت با خانواده بودن را از آنها گرفته و سبب سردی روابط آنها و والدینشان شده ‏اند.

2. کمبود محبت در فرزندان و ارضا نشدن نیازهای عاطفی

تفریح و سرگرمی در خانواده‌ها با فن آوری های مدرن، فرصتی برای ابراز محبت اعضا به یکدیگر و برآوردن نیازهای عاطفی آنها باقی نمی‏گذارد؛ زیرا در زندگی مدرن، بیشتر وقت افراد برای کار و اشتغال سپری می‏شود و باقی اوقاتی هم که باید در کنار یکدیگر باشند و به تفریح و سرگرمی سپری کنند، به وسیله ابزارهای مدرن پر شده است. سرگرمی و تفریح با ابزارهای مدرن، جای‌گزین روابط خانوادگی شده است. در نتیجه، نیازهای عاطفی آنها نادیده گرفته می‌شود و اعضا دچار کمبود محبت می‌شوند.

یکی از روش‌های تربیتی که در فرهنگ اسلامی نیز بر آن تأکید شده، برقراری ارتباط عاطفی و محبت‏آمیز با فرزندان است. رابطه عاطفی و مهرورزی در خانواده، سبب آرامش روحی و روانی، اعتماد به نفس، اعتماد به والدین، الگوگیری در مهرورزی به دیگران، و احساس امنیت می‏شود. به این ترتیب، از پیدایش بسیاری از مشکلات، ناهنجاری‌ها و انحراف‏ها پیشگیری خواهد شد.

3. اختلال در مهارت‌های اجتماعی فرزندان و گوشه‏ گیری آنها

بسیاری از مهارت‌های اجتماعی افراد در خانواده شکل می‌گیرد و افراد در این محیط برای زندگی در میان جمع و گروه، آماده می‏شوند. اجتماعی شدن، یعنی آشنایی با قوانین و درونی کردن نقش‏ها و ارزش‏های فرهنگی در خانواده صورت می‏گیرد. همکاری گروهی، مشارکت در تصمیم‏گیری‏ها، هم‌دلی و هم‏دردی با دیگران، رقابت، تقسیم کار و مسئولیت‏پذیری، تعهد، احترام به حقوق دیگران و رعایت عرف و هنجارهای اجتماعی، اموری است که باید در خانواده تمرین و آموخته شود تا فرد به بلوغ اجتماعی برسد.

رواج سرگرمی‌های کامپیوتری و ارتباطات مجازی در خانواده، از روابط عاطفی اعضای خانواده با یکدیگر و با دیگر خانواده‌ها می‏کاهد و افراد خانواده را به تدریج گوشه‏گیر و از اجتماع دور می‏سازد. به همین دلیل، پس از ورود به جامعه، به دلیل ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران، دچار ناامیدی می‏شوند و با قطع ارتباط با جامعه و دیگران، آسیب می‏بینند.

در اینترنت، ارتباط‏ ها در اتاق‌های گفت‏و‏گو و بین مخاطبانی بی‏نام و نشان برقرار می‌گردد.

افراد در دنیای مجازی، وارد تعاملاتی می‌شوند که به کلی با ارتباطات دنیای واقعی تفاوت دارد و از چارچوب‌های مرسوم اجتماعی و عرفی خارج است. ازاین‌رو، مهارت‌های لازم را برای ارتباط با دنیای بیرون، به افراد نمی‏آموزد. بازی‌های کامپیوتری، به شکل اعتیادآوری ارتباط فرد با دنیای بیرون را قطع می‏کند و او را از امور پیرامونش، غافل می‌سازد

برقراری ارتباط و دادن پیام از طریق تلفن‌های همراه نیز سبب می‌شود افراد برای ارتباط با یکدیگر، نیازی به دیدار و گفت‏وگوهای طولانی و صمیمانه با هم نداشته باشند و از طریق فن‌آوری‌های اطلاعات و فن آوری ارتباطات، پیام‌ها و اطلاعات خود را در جملات کوتاه و سرد و بدون حاشیه ارسال کنند. این امر روابط را سرد، و به تدریج افراد را از یکدیگر دور می‌سازد و منزوی شدن آنها را در پی خواهد داشت. شرکت در گروه و اجتماع، در رشد اجتماعی نقش مؤثری ایفا می‏کند و یکی از عوامل موفقیت افراد است که باید از سنین پایین، در خانواده به فرد آموخته شود.

4. کاهش نوآوری و خلاقیت فرزندان

در خانواده‌ای که فرصت بازی و تفریحات سالم از بین برود یا در مسیر نادرست قرار گیرد، والدین با استعدادهای فرزندانشان آشنا نمی‏ شوند و نمی ‏توانند آنان را برای تعیین مسیر زندگی و پیشرفت، آماده و راهنمایی کنند. در‏حالی‏که یکی از تکالیف والدین، کوشش در رشد و پرورش استعدادهای فرزندان در حد امکان و توانایی است.  زمانی که فرزندان در خانواده برای گذراندن اوقات فراغت به اینترنت و بازی‌های کامپیوتری و سینماها، روی آورند، نیروی تفکر و نوآوری آنان شکوفا نمی‏ شود.

5. نبود تمرکز در تربیت فرزندان

در گذشته، تربیت فرزندان در خانواده متمرکز بود و خانواده‌ها فرزندان را بر اساس ارزش‌ها و باورهای مورد قبول خود تربیت می‌کردند، اما امروزه با وجود رسانه‌ها، خانواده‌ها نقش خود را در تربیت فرزندان، تا اندازه زیادی از دست داده‏اند؛ چنان‌که دنیای کودک را رسانه‌های مختلف احاطه کرده و فرصت تربیت را از والدین گرفته‏اند. در نتیجه، خانواده‌ها دیگر نمی‏توانند بر اساس نظام فکری ـ اعتقادی خود، فرزندانشان را تربیت کنند.

به بیان دیگر، رسانه‌ها جای‌گزین والدین می‏شوند و ابتکار عمل را در پرورش همه‏جانبه فرزندان به دست می‏گیرند؛ آن گونه که اقتصاد، بازار، سود و تجارت می‏خواهد. (پستمن، 1384: 59) در این وضعیت، کودکان طبق ارزش‌ها و باورهای حاکم بر خانواده رشد نمی‏کنند و از همان کودکی، بین آنها و والدینشان اختلاف و فاصله به وجود می‌آید.

6. کاهش کنترل و نظارت بر رفتارهای فرزندان

فن آوری‏های رسانه‏ای، نظارت و کنترل خانواده‌ها بر فرزندان را کاهش، و آزادی فرزندان را افزایش داده است. با وجود چنین فن آوری‏هایی، روابط و رفتارهای افراد خانواده، دور از چشم دیگران خواهد بود. فرزندان بدون اطلاع والدین و بی‏هیچ محدودیت و واهمه‏ای، با افراد مختلفی ارتباط برقرار می‏کنند. در نتیجه، والدین به عنوان سرپرست و بزرگ‏تر که باید مراقب فرزندانشان باشند، دیگر از عهده این کار برنمی‏ آیند.

امروزه با وجود فن آوری های مدرن، کنترل‌ اخلاق و رفتار فرزندان برای والدین دشوار شده است. در گذشته، والدین در قبال رفتارها و روابط فرزندان احساس مسئولیت می‌کردند، بر رفتار آنان به آسانی نظارت داشتند و آنها را راهنمایی یا از مسائلی منع می‌کردند. امروزه با وجود ابزارهای نوین رسانه‏ای، فرزندان به ندرت کنترل می‏شوند. برای مثال، وقتی کودکان و نوجوانان، به ویژه در جامعه ما از تلفن همراه استفاده می‌کنند و یا در اتاق خود کامپیوتر و تلویزیون در اختیار دارند، چگونه ممکن است پیام‌ها و گفت‏وگوهای آنان یا استفاده آنها از رسانه را کنترل کرد؟

حجم بالای اطلاعات گسترده و بیشتر ناکارآمد و غیراخلاقی در رسانه‌ها، امروزه وظایف خانواده را در کنترل فرزندان در عرصه رسانه سنگین کرده است و خانواده بر خلاف گذشته، اکنون قدرت چندانی در کنترل اطلاعات ندارد. تلویزیون، اینترنت و ماهواره، اطلاعات را در برابر نسل جوان می‏ گسترانند و فرزندان به راحتی می‏توانند به هر نوع اطلاعاتی دست یابند. (پستمن، پیشین)

این مشکل را از دو جنبه می‏توان بررسی کرد: اول اینکه فن آوری های مدرن با ماهیت و ویژگی‏ای که دارند، غیرقابل کنترل هستند؛ دوم اینکه ارزش‏ها و نگرش‏هایی را که با خود به همراه می‌آورند، چنان‌که پیش از این گفته شد، جایگاه والدین را به عنوان سرپرست خانواده از بین برده است و فرزندان را دارای جایگاهی برابر با والدین جلوه می‌دهند.

پیشنهادها

1. آموزش خانواده‌ها برای استفاده از فن آوری های مدرن و دادن اطلاعات لازم به آنان درباره آسیب‌ها و چالش‌های پیش رو. باید یادآور شد که مزایا و فواید فن آوری های مدرن، دیدنی و چشم‌گیر، اما آسیب‌ها و چالش‌های آنها پنهان و خاموش است. البته مراکز پژوهشی در این زمینه نقش به سزایی دارند و می‌توانند معایب و آسیب‌های فن آوری مدرن را بررسی و مطالعه کنند تا نهادهای آموزشی و رسانه ملی از نتایج بررسی‏های آنها بهره گیرند.

از آنجا که رسانه‌ها دارای کارکردهای اطلاع‏رسانی و آگاهی‏بخشی هستند، در این زمینه مؤثرترین ابزار به شمار می‏روند. «نهاد رسانه به کار تولید، بازتولید و توزیع معرفت به معنای وسیع آن، یعنی نمادهایی یا مرجع‏هایی معنی‏دار و قابل تجربه در جهان اجتماعی اشتغال دارد. این معرفت، ما را توانا می‌سازد تا به تجربه خود معنا ببخشیم، به دریافت‌های ما از این تجربه نظم و نسق می‌دهد و ما را یاری می‌کند تا معرفت‌های گذشته را محفوظ نگه داریم و به درک امروزین خود استمرار بخشیم». (مک کوئیل، 1382: 140)

2. تقویت ارزش‏ها، باورها و اعتقادات دینی و معنوی در خانواده‏ ها: با توجه به کارکرد فرهنگ‏سازی رسانه‏ ها، این کار مهم نیز به کمک آنها تحقق می‌یابد. ارائه مدل‏ها و الگوهای کارآمد از خانواده دینی و زمینه‏ سازی برای رشد اخلاقی و معنوی خانواده‏ ها، از این راه امکان‏پذیر است.

در این میان، جا دارد که عقاید، ارزش‌ها و آداب و رسوم مذهبی خانوادگی در سریال‏ها و دیگر برنامه‌های تلویزیونی با اهمیت و کارکرد مثبت به نمایش درآید. در این زمینه، موارد ذیل به عنوان راهکارهای رسانه‏ ای پیشنهاد می‏شود:ـ تأکید بر رفت‌وآمد بیشتر با خویشاوندان و دوستان؛ـ ترویج کارهای گروهی و اجتماعی بین خانواده‌ها و اعضای خانواده؛ ـ تشویق به محدود کردن استفاده از رسانه‌ها در مواقعی که اعضای خانواده باید کنار هم باشند؛ برای مثال، هنگام غذا خوردن یا هنگامی که اعضای خانواده در مراسم خاصی حضور دارند؛

ـ اکتفا نکردن به پیامک و تماس تلفنی در احوال‌پرسی‌ها و صله رحم؛ ـ مسافرت‌های جمعی با خانواده؛ ـ توجه دادن به موارد منع استفاده از برخی فن آوری‏ها، مانند: استفاده فرزندان کم سن‌وسال از تلفن همراه؛ـ ترویج احترام به بزرگ‏تر‌ها و افراد کهن‏سال و رعایت جایگاه سلسله‌مراتبی در خانواده؛ـ مقاومت در برابر خواسته‌ها و نیازهای غیرضروری فرزندان و جلوگیری از افزایش انتظارات و توقعات آنان؛ ـ تشویق به اختصاص دادن زمان بیشتری برای گفت‌وگو با یکدیگر در خانواده و برقراری ارتباط عاطفی و کلامی با اعضای خانواده؛ ـ تأکید بر اولویت دادن به مصلحت جمعی در برابر مصلحت فرد در خانواده؛

سخن پایانی

فن آوری مدرن، پدیده‏ای خنثی و بی‏طرف نیست، بلکه نماینده مدرنیته غرب است که ایدئولوژی و ارزش‌های نظام سرمایه‏داری و فرهنگ غرب را با خود به همراه دارد و با هدف جهانی‏سازی و فراگیر کردن اندیشه غرب، در پی تغییر فرهنگ و تمدن‌های دیگر است. خانواده که مهم‌ترین رکن نظام اجتماعی است، در جامعه ما بر پایه ارزش‌ها و باورهای سنتی و دینی شکل گرفته و کارکردها و ساختار آن را مشخص و نهادینه ساخته است.

اکنون که این نهاد مهم در رویارویی با فن آوری های مدرن و ارزش‌ها و فرهنگ آن، دچار چالش و آسیب شده است و نزدیک است که کارکردهای اصلی و اصیل خود را از دست بدهد، ضرورت دارد ترتیبی در پیش گرفته شود که استفاده از فن آوری های مدرن، با آگاهی از ویژگی‌ها و ماهیت آنها صورت گیرد. در این زمینه، باید به خانواده‌ها برای استفاده صحیح از آنها در چارچوب ارزش‌های اصیل دینی، آموزش لازم داده شود.

1. ایجاد فاصله بین فرزندان و والدین و خودکفایی فرزندان در گذراندن اوقات فراغت

بخش مهمی از زندگی کودکان و نوجوانان، بازی و فعالیت‌های تفریحی است که در شکل‌گیری شخصیت و روحیات آنان در بزرگ‏سالی، نقش مهمی ایفا می‏کند. ذهن کودک، پذیرای هر گونه تجربه و آموزش است و خانواده‌ها می‌توانند از طریق بازی، سرگرمی و تفریح، آنان را برای زندگی آماده سازند.  یکی از شیوه‌های تربیت فرزندان، بازی کردن و همبازی شدن با آنهاست. والدین می‌توانند از این راه وارد دنیای کودک شوند و با او ارتباطی نزدیک و صمیمانه برقرار کنند.

امروزه، دنیای کودکان و نوجوانان را تلویزیون و دیگر رسانه‌ها و ابزارهای مدرن، احاطه کرده است. فن آوری های مدرن با برقراری رابطه با کودکان و نوجوانان، فرصت با خانواده بودن را از آنها گرفته و سبب سردی روابط آنها و والدینشان شده ‏اند.

2. کمبود محبت در فرزندان و ارضا نشدن نیازهای عاطفی

تفریح و سرگرمی در خانواده‌ها با فن آوری های مدرن، فرصتی برای ابراز محبت اعضا به یکدیگر و برآوردن نیازهای عاطفی آنها باقی نمی‏گذارد؛ زیرا در زندگی مدرن، بیشتر وقت افراد برای کار و اشتغال سپری می‏شود و باقی اوقاتی هم که باید در کنار یکدیگر باشند و به تفریح و سرگرمی سپری کنند، به وسیله ابزارهای مدرن پر شده است. سرگرمی و تفریح با ابزارهای مدرن، جای‌گزین روابط خانوادگی شده است. در نتیجه، نیازهای عاطفی آنها نادیده گرفته می‌شود و اعضا دچار کمبود محبت می‌شوند.

یکی از روش‌های تربیتی که در فرهنگ اسلامی نیز بر آن تأکید شده، برقراری ارتباط عاطفی و محبت‏آمیز با فرزندان است. رابطه عاطفی و مهرورزی در خانواده، سبب آرامش روحی و روانی، اعتماد به نفس، اعتماد به والدین، الگوگیری در مهرورزی به دیگران، و احساس امنیت می‏شود. به این ترتیب، از پیدایش بسیاری از مشکلات، ناهنجاری‌ها و انحراف‏ها پیشگیری خواهد شد.

3. اختلال در مهارت‌های اجتماعی فرزندان و گوشه‏ گیری آنها

بسیاری از مهارت‌های اجتماعی افراد در خانواده شکل می‌گیرد و افراد در این محیط برای زندگی در میان جمع و گروه، آماده می‏شوند. اجتماعی شدن، یعنی آشنایی با قوانین و درونی کردن نقش‏ها و ارزش‏های فرهنگی در خانواده صورت می‏گیرد. همکاری گروهی، مشارکت در تصمیم‏گیری‏ها، هم‌دلی و هم‏دردی با دیگران، رقابت، تقسیم کار و مسئولیت‏پذیری، تعهد، احترام به حقوق دیگران و رعایت عرف و هنجارهای اجتماعی، اموری است که باید در خانواده تمرین و آموخته شود تا فرد به بلوغ اجتماعی برسد.

رواج سرگرمی‌های کامپیوتری و ارتباطات مجازی در خانواده، از روابط عاطفی اعضای خانواده با یکدیگر و با دیگر خانواده‌ها می‏کاهد و افراد خانواده را به تدریج گوشه‏گیر و از اجتماع دور می‏سازد. به همین دلیل، پس از ورود به جامعه، به دلیل ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران، دچار ناامیدی می‏شوند و با قطع ارتباط با جامعه و دیگران، آسیب می‏بینند.

در اینترنت، ارتباط‏ ها در اتاق‌های گفت‏و‏گو و بین مخاطبانی بی‏نام و نشان برقرار می‌گردد.

افراد در دنیای مجازی، وارد تعاملاتی می‌شوند که به کلی با ارتباطات دنیای واقعی تفاوت دارد و از چارچوب‌های مرسوم اجتماعی و عرفی خارج است. ازاین‌رو، مهارت‌های لازم را برای ارتباط با دنیای بیرون، به افراد نمی‏آموزد. بازی‌های کامپیوتری، به شکل اعتیادآوری ارتباط فرد با دنیای بیرون را قطع می‏کند و او را از امور پیرامونش، غافل می‌سازد

برقراری ارتباط و دادن پیام از طریق تلفن‌های همراه نیز سبب می‌شود افراد برای ارتباط با یکدیگر، نیازی به دیدار و گفت‏وگوهای طولانی و صمیمانه با هم نداشته باشند و از طریق فن‌آوری‌های اطلاعات و فن آوری ارتباطات، پیام‌ها و اطلاعات خود را در جملات کوتاه و سرد و بدون حاشیه ارسال کنند. این امر روابط را سرد، و به تدریج افراد را از یکدیگر دور می‌سازد و منزوی شدن آنها را در پی خواهد داشت. شرکت در گروه و اجتماع، در رشد اجتماعی نقش مؤثری ایفا می‏کند و یکی از عوامل موفقیت افراد است که باید از سنین پایین، در خانواده به فرد آموخته شود.

4. کاهش نوآوری و خلاقیت فرزندان

در خانواده‌ای که فرصت بازی و تفریحات سالم از بین برود یا در مسیر نادرست قرار گیرد، والدین با استعدادهای فرزندانشان آشنا نمی‏ شوند و نمی ‏توانند آنان را برای تعیین مسیر زندگی و پیشرفت، آماده و راهنمایی کنند. در‏حالی‏که یکی از تکالیف والدین، کوشش در رشد و پرورش استعدادهای فرزندان در حد امکان و توانایی است.  زمانی که فرزندان در خانواده برای گذراندن اوقات فراغت به اینترنت و بازی‌های کامپیوتری و سینماها، روی آورند، نیروی تفکر و نوآوری آنان شکوفا نمی‏ شود.

5. نبود تمرکز در تربیت فرزندان

در گذشته، تربیت فرزندان در خانواده متمرکز بود و خانواده‌ها فرزندان را بر اساس ارزش‌ها و باورهای مورد قبول خود تربیت می‌کردند، اما امروزه با وجود رسانه‌ها، خانواده‌ها نقش خود را در تربیت فرزندان، تا اندازه زیادی از دست داده‏اند؛ چنان‌که دنیای کودک را رسانه‌های مختلف احاطه کرده و فرصت تربیت را از والدین گرفته‏اند. در نتیجه، خانواده‌ها دیگر نمی‏توانند بر اساس نظام فکری ـ اعتقادی خود، فرزندانشان را تربیت کنند.

به بیان دیگر، رسانه‌ها جای‌گزین والدین می‏شوند و ابتکار عمل را در پرورش همه‏جانبه فرزندان به دست می‏گیرند؛ آن گونه که اقتصاد، بازار، سود و تجارت می‏خواهد. (پستمن، 1384: 59) در این وضعیت، کودکان طبق ارزش‌ها و باورهای حاکم بر خانواده رشد نمی‏کنند و از همان کودکی، بین آنها و والدینشان اختلاف و فاصله به وجود می‌آید.

6. کاهش کنترل و نظارت بر رفتارهای فرزندان

فن آوری‏های رسانه‏ای، نظارت و کنترل خانواده‌ها بر فرزندان را کاهش، و آزادی فرزندان را افزایش داده است. با وجود چنین فن آوری‏هایی، روابط و رفتارهای افراد خانواده، دور از چشم دیگران خواهد بود. فرزندان بدون اطلاع والدین و بی‏هیچ محدودیت و واهمه‏ای، با افراد مختلفی ارتباط برقرار می‏کنند. در نتیجه، والدین به عنوان سرپرست و بزرگ‏تر که باید مراقب فرزندانشان باشند، دیگر از عهده این کار برنمی‏ آیند.

امروزه با وجود فن آوری های مدرن، کنترل‌ اخلاق و رفتار فرزندان برای والدین دشوار شده است. در گذشته، والدین در قبال رفتارها و روابط فرزندان احساس مسئولیت می‌کردند، بر رفتار آنان به آسانی نظارت داشتند و آنها را راهنمایی یا از مسائلی منع می‌کردند. امروزه با وجود ابزارهای نوین رسانه‏ای، فرزندان به ندرت کنترل می‏شوند. برای مثال، وقتی کودکان و نوجوانان، به ویژه در جامعه ما از تلفن همراه استفاده می‌کنند و یا در اتاق خود کامپیوتر و تلویزیون در اختیار دارند، چگونه ممکن است پیام‌ها و گفت‏وگوهای آنان یا استفاده آنها از رسانه را کنترل کرد؟

حجم بالای اطلاعات گسترده و بیشتر ناکارآمد و غیراخلاقی در رسانه‌ها، امروزه وظایف خانواده را در کنترل فرزندان در عرصه رسانه سنگین کرده است و خانواده بر خلاف گذشته، اکنون قدرت چندانی در کنترل اطلاعات ندارد. تلویزیون، اینترنت و ماهواره، اطلاعات را در برابر نسل جوان می‏ گسترانند و فرزندان به راحتی می‏توانند به هر نوع اطلاعاتی دست یابند. (پستمن، پیشین)

این مشکل را از دو جنبه می‏توان بررسی کرد: اول اینکه فن آوری های مدرن با ماهیت و ویژگی‏ای که دارند، غیرقابل کنترل هستند؛ دوم اینکه ارزش‏ها و نگرش‏هایی را که با خود به همراه می‌آورند، چنان‌که پیش از این گفته شد، جایگاه والدین را به عنوان سرپرست خانواده از بین برده است و فرزندان را دارای جایگاهی برابر با والدین جلوه می‌دهند.

پیشنهادها

1. آموزش خانواده‌ها برای استفاده از فن آوری های مدرن و دادن اطلاعات لازم به آنان درباره آسیب‌ها و چالش‌های پیش رو. باید یادآور شد که مزایا و فواید فن آوری های مدرن، دیدنی و چشم‌گیر، اما آسیب‌ها و چالش‌های آنها پنهان و خاموش است. البته مراکز پژوهشی در این زمینه نقش به سزایی دارند و می‌توانند معایب و آسیب‌های فن آوری مدرن را بررسی و مطالعه کنند تا نهادهای آموزشی و رسانه ملی از نتایج بررسی‏های آنها بهره گیرند.

از آنجا که رسانه‌ها دارای کارکردهای اطلاع‏رسانی و آگاهی‏بخشی هستند، در این زمینه مؤثرترین ابزار به شمار می‏روند. «نهاد رسانه به کار تولید، بازتولید و توزیع معرفت به معنای وسیع آن، یعنی نمادهایی یا مرجع‏هایی معنی‏دار و قابل تجربه در جهان اجتماعی اشتغال دارد. این معرفت، ما را توانا می‌سازد تا به تجربه خود معنا ببخشیم، به دریافت‌های ما از این تجربه نظم و نسق می‌دهد و ما را یاری می‌کند تا معرفت‌های گذشته را محفوظ نگه داریم و به درک امروزین خود استمرار بخشیم». (مک کوئیل، 1382: 140)

2. تقویت ارزش‏ها، باورها و اعتقادات دینی و معنوی در خانواده‏ ها: با توجه به کارکرد فرهنگ‏سازی رسانه‏ ها، این کار مهم نیز به کمک آنها تحقق می‌یابد. ارائه مدل‏ها و الگوهای کارآمد از خانواده دینی و زمینه‏ سازی برای رشد اخلاقی و معنوی خانواده‏ ها، از این راه امکان‏پذیر است.

در این میان، جا دارد که عقاید، ارزش‌ها و آداب و رسوم مذهبی خانوادگی در سریال‏ها و دیگر برنامه‌های تلویزیونی با اهمیت و کارکرد مثبت به نمایش درآید. در این زمینه، موارد ذیل به عنوان راهکارهای رسانه‏ ای پیشنهاد می‏شود:ـ تأکید بر رفت‌وآمد بیشتر با خویشاوندان و دوستان؛ـ ترویج کارهای گروهی و اجتماعی بین خانواده‌ها و اعضای خانواده؛ ـ تشویق به محدود کردن استفاده از رسانه‌ها در مواقعی که اعضای خانواده باید کنار هم باشند؛ برای مثال، هنگام غذا خوردن یا هنگامی که اعضای خانواده در مراسم خاصی حضور دارند؛

ـ اکتفا نکردن به پیامک و تماس تلفنی در احوال‌پرسی‌ها و صله رحم؛ ـ مسافرت‌های جمعی با خانواده؛ ـ توجه دادن به موارد منع استفاده از برخی فن آوری‏ها، مانند: استفاده فرزندان کم سن‌وسال از تلفن همراه؛ـ ترویج احترام به بزرگ‏تر‌ها و افراد کهن‏سال و رعایت جایگاه سلسله‌مراتبی در خانواده؛ـ مقاومت در برابر خواسته‌ها و نیازهای غیرضروری فرزندان و جلوگیری از افزایش انتظارات و توقعات آنان؛ ـ تشویق به اختصاص دادن زمان بیشتری برای گفت‌وگو با یکدیگر در خانواده و برقراری ارتباط عاطفی و کلامی با اعضای خانواده؛ ـ تأکید بر اولویت دادن به مصلحت جمعی در برابر مصلحت فرد در خانواده؛

سخن پایانی

فن آوری مدرن، پدیده‏ای خنثی و بی‏طرف نیست، بلکه نماینده مدرنیته غرب است که ایدئولوژی و ارزش‌های نظام سرمایه‏داری و فرهنگ غرب را با خود به همراه دارد و با هدف جهانی‏سازی و فراگیر کردن اندیشه غرب، در پی تغییر فرهنگ و تمدن‌های دیگر است. خانواده که مهم‌ترین رکن نظام اجتماعی است، در جامعه ما بر پایه ارزش‌ها و باورهای سنتی و دینی شکل گرفته و کارکردها و ساختار آن را مشخص و نهادینه ساخته است.

اکنون که این نهاد مهم در رویارویی با فن آوری های مدرن و ارزش‌ها و فرهنگ آن، دچار چالش و آسیب شده است و نزدیک است که کارکردهای اصلی و اصیل خود را از دست بدهد، ضرورت دارد ترتیبی در پیش گرفته شود که استفاده از فن آوری های مدرن، با آگاهی از ویژگی‌ها و ماهیت آنها صورت گیرد. در این زمینه، باید به خانواده‌ها برای استفاده صحیح از آنها در چارچوب ارزش‌های اصیل دینی، آموزش لازم داده شود.

موضوع هسته ای از دیدگاه مقام معظم رهبری


رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان:

موضوع هسته‌ای به‌وسیله مسئولان در حال پیگیری است و نباید موجب دودستگی در مردم شود/ سیاست‌های ما در منطقه کاملاً در مقابل امریکاست (۱۳۹۴/۰۴/۲۷ - ۱۲:۵۹)
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) در دیدار جمعی از مسئولان کشور، سفرای کشورهای اسلامی و قشرهای مختلف مردم، وحدت و یکپارچگی را نسخه شفابخش دنیای اسلام خواندند و با تأکید بر اینکه جنگ های مذهبی و طائفه ای کنونی در منطقه با هدف منصرف کردن ذهن ملتهای مسلمان از رژیم صهیونیستی، طراحی و تحمیل شده است گفتند: سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه کاملاً در نقطه مقابل سیاستهای استکبار و در رأس آن امریکا قرار دارد و ایران به هیچ وجه به آمریکا اعتماد ندارد زیرا سیاستمداران آمریکایی در کمال بی صداقتی و بی انصافی هستند.
ایشان با تبریک عید سعید فطر، به شرایط تأسف بار دنیای اسلام و نبود وحدت و یکپارچگی اشاره کردند و افزودند: تفرقه و اختلافات کنونی در منطقه، غیرطبیعی و تحمیلی است و علما، روشنفکران، مسئولان دولتها، سیاستمداران، و زبدگان و نخبگان دنیای اسلام باید متوجه دست خائنان امت اسلامی در این تفرقه ها و اختلاف ها باشند.
رهبر انقلاب اسلامی درخصوص چرائی غیرطبیعی  بودن این اختلافها، به سابقه طولانی همزیستی مسالمت آمیز شیعه و سنی در کشورهای منطقه اشاره و خاطرنشان کردند: اگر امت اسلامی یکپارچه بود و بر مشترکات خود تأکید می کرد، قطعاً در سپهر سیاست جهانی یک قدرت منحصر بفرد بود اما قدرتهای بزرگ برای حفظ منافع خود و حفظ رژیم صهیونیستی، این اختلاف ها را به امت اسلامی تحمیل کرده اند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تنفر موجود در میان مسلمانان نسبت به رژیم صهیونیستی با وجود گرایش برخی افراد در دولتهای اسلامی به این رژیم نامشروع گفتند: قدرتهای استکباری با همکاری افراد ناباب در برخی دولتهای اسلامی، برای منصرف کردن ذهن ملتهای اسلامی از رژیم صهیونیستی، جنگ های مذهبی را طراحی و سازمانهای جنایتکاری همچون القاعده و داعش را راه اندازی کردند.
ایشان با یادآوری اعتراف برخی مقامات امریکایی درخصوص نقش دولت امریکا در راه اندازی و گسترش داعش، تشکیل ائتلاف ضد داعش را غیرقابل باور خواندند و تأکید کردند: سیاست قدرتهای استکباری در منطقه آشکارا خائنانه است و همه باید متوجه این موضوع باشند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه سیاست جمهوری اسلامی ایران در منطقه نقطه مقابل سیاست استکبار است، به موضوع عراق اشاره کردند و گفتند: سیاست استکبار در عراق، سرنگونی دولت برآمده از رأی مردم، ایجاد درگیری میان شیعه و سنی و در نهایت تجزیه عراق است اما سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال عراق، حمایت و تقویت دولت برآمده از انتخابات، ایستادگی در مقابل عوامل جنگ داخلی و اختلاف و حفظ تمامیت ارضی عراق است.
حضرت آیت الله خامنه ای درخصوص سوریه هم خاطرنشان کردند: سیاست استکبار در سوریه تحمیل اراده ای خارج از اراده ملت و سرنگونی دولتی است که قاطع و صریح در مقابل رژیم صهیونیستی ایستاده است اما جمهوری اسلامی ایران، دولتی را که شعار و هدف و نیت آن ایستادگی در مقابل صهیونیستها است، برای دنیای اسلام مغتنم می داند.
ایشان تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران در مسائل منطقه همچون عراق، سوریه، یمن، لبنان و بحرین بدنبال منافع شخصی خود نیست بلکه معتقد است، تصمیم گیر اصلی در این کشورها، ملتها هستند و دیگران حق دخالت و تصمیم گیری ندارند.
رهبر انقلاب اسلامی به تقابل سیاست استکبار و سیاست نظام اسلامی در قبال لبنان نیز اشاره کردند و افزودند: نظام استکبار و در رأس آن امریکا، سالها در قبال اشغال بخشی عمده ای از خاک لبنان بوسیله رژیم غاصب صهیونیستی سکوت همراه با رضایت اختیار کرده بود اما به محض آنکه یک گروه مقاومتِ مؤمن و فداکار که از شریف ترین گروههای دفاع ملی در سطح جهان است، در مقابل اشغالگران صهیونیست ایستاد و آنها را از خاک لبنان بیرون کرد، این گروه را تروریست خواند و به دنبال نابودی آن نیز است.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه علت حمایت جمهوری اسلامی ایران از مقاومت لبنان، شجاعت و فداکاری و ایستادگی واقعی آنان در مقابل متجاوزان است، گفتند: امریکاییها مقاومت لبنان را تروریست می خوانند و ایران را به دلیل حمایت از حزب الله لبنان، حامی تروریست می داند در حالیکه ترویست واقعی خود آمریکاییها هستند که داعش را ایجاد کرده اند و از صهیونیست های خبیث نیز حمایت می کنند و باید برای حمایت از تروریسم محاکمه شوند.
رهبر انقلاب اسلامی به موضوع یمن و تقابل سیاستهای استکبار و سیاست نظام اسلامی ایران نیز اشاره کردند و افزودند: در یمن، امریکا از رئیس جمهوری که برای ایجاد خلاء سیاسی در حساس ترین شرایط استعفا و از کشورش فرار و از یک کشور دیگر درخواست حمله به مردمش را کرد و از کشتار مردم بیگناه و کودکان یمن، حمایت می کند و با مستبدترین رژیم ها که به ملت خود اجازه شنیدن نام انتخابات را نمی دهند، دست دوستی می دهد و در عین حال جمهوری اسلامی ایران را که از صدر تا ذیل آن با انتخابات عجین است، نظام مستبد می خواند!
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: سیاستمداران امریکایی در نهایت بی انصافی سخن می گویند و واقعیات واضح را با کمال وقاحت انکار می کنند.
ایشان خاطرنشان کردند: اینکه گفته می شود به امریکاییها نمی توان اعتماد کرد به خاطر همین است زیرا آنها هیچ صداقتی ندارند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در همین آزمایش دشوار مذاکرات هسته ای که رئیس جمهور و دست اندرکاران دیگر زحمت کشیدند، بارها شاهد بی صداقتی امریکایی ها بودیم که خوشبختانه مسئولان با آنها مقابله کردند و در مواردی برخوردهای انقلابی انجام دادند که حالا باید ببینیم سرانجام این موضوع چگونه خواهد شد.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه نسخه راه حل مشکلات دنیای اسلام و همچنین هریک از کشورهای اسلامی بطور جداگانه، حفظ وحدت و یکپارچگی است، خاطرنشان کردند: ملت ایران نیز باید متحد باشد و قضایای هسته ای نباید زمینه ساز دو دستگی در کشور شود زیرا موضوع هسته ای بوسیله مسئولان مربوطه خود در حال پیگیری است و مسئولان بدنبال منافع ملی هستند.
ایشان با اشاره به تلاش گسترده رسانه های بیگانه برای ایجاد اختلاف و دو دستگی در کشور، تأکید کردند: تنها راه مقابله با این تلاشها، تقوای عمومی و ملی و مصونیت سازی درونی با افزایش اقتدار داخلی از طریق تقویت ایمان، علم و صنعت و فرهنگ است.
پیش از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین روحانی رییس جمهوری در سخنانی با تبریک عید سعید فطر به مسلمانان جهان، ماه رمضان را ماه آزمون ایمان و ماه ایستادگی، مقاومت و بردباری دانست و گفت: رمضان امسال ماه همدلی و هم‌صدایی و ماه بازگشت به فطرت پاک انسانی بود.
وی با بیان اینکه در رمضان امسال با دعای خیر مردم، مقاومت 12 ساله ملت ایران در برابر ابرقدرت‌ها به ثمر نشست، افزود: دولت بر مبنای نقشه راهی که مقاومت و اراده ملت ایران ترسیم کرده بود و با هدایت های داهیانه رهبر معظم انقلاب اسلامی، حمایت همه ارکان نظام و قوا و همچنین با مجاهدت و فداکاری فرزندان ملت در عرصه دیپلماسی توانست حقوق ملت بزرگ ایران را بر کرسی بنشاند.
آقای روحانی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران، قدرت نوین دیگری به نام توان دیپلماسی و قدرت مذاکره را به رخ جهانیان کشیده است، به حوادث منطقه اشاره و با بیان اینکه امسال رمضان سختی بر همسایگان و کشورهای منطقه از عراق و سوریه و یمن گرفته تا فلسطین و لبنان و افغانستان و پاکستان گذشت، خاطرنشان کرد: اراده جمهوری اسلامی حمایت از همه مظلومان و ایستادگی در برابر همه ستمگران است.

مصونیت ازآسیب های شبکه های اجتماعی

ظهور و بروز وسایل ارتباطی باعث گرایش شدید مخاطبان نسبت به آنها شده است. این امر ناشی از مجموعه کارکردها و نقش‌هایی است که ابزارهای ارتباطی برای مخاطبان به ارمغان آورده ‌است.
پیشرفت تکنولوژی‌های ارتباطی و اطلاعات در زندگی بشر سهم بسزایی داشته است. نمی‌توان تغییرات بنیادین ناشی از ظهور تکنولوژی‌های ارتباطی و اطلاعاتی را در عرصه‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی نادیده گرفت. از سویی دیگر کارکردهای وسیع شبکه‌های اجتماعی در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و تاثیرات عمیقی که در روابط انسان‌ها ایجاد کرده ‌است، از ایجاد یک دنیای مجازی در کنار دنیای حقیقی خبر می‌دهند.

با توجه تاکید رهبر معظم انقلاب بر مقوله فرهنگ  در این مقاله ابتدا معنا و مفهوم شبکه‌های اجتماعی را بررسی کرده و در بخش دیگر به تحلیل و بررسی تاثیر این نوع شبکه‌ها بر فرهنگسازی در داخل کشور می‌پردازیم.

دستاوردهای بشر از صنعت و فناوری‌های نوین علاوه بر منافعی که برای بشر داشته و رفاهی که برای او به ارمغان آورده، همواره آسیب‌هایی را نیز به همراه داشته است. اگرچه بسیاری از ابداعات و نوآوری‌ها با انگیزه تامین رفاه و آسایش و تحکیم ارزش‌های انسانی و در جهت نیل به کمال شکل گرفته است،اما در عین حال به دلیل برخی کج‌اندیشی‌ها و استفاده‌های نادرست از ابزارهای جدید، این اختراعات گاه جسم و جان و اخلاق و روان انسان‌ها را مورد آسیب قرار داده و گاه فرهنگ و اعتقادات و رفتارهای اجتماعی وی را دگرگون کرده است. اینترنت به عنوان یکی از مهم‌ترین ابداعات بشر در قرن اخیر با قابلیت‌ها و کارکردهای متعدد و گسترده‌اش، بخش‌های مختلف زندگی انسانی را تحت تأثیرات مثبت و منفی خود قرار داده است.

مبنا و هدف اصلی اینترنت، برداشتن فاصله جغرافیایی میان انسان‌های سراسر دنیا و ایجاد تحول در عرصه ارتباطات و تبادل اطلاعات است. در حالی که هیچ‌کس تصور نمی‌کرد روزی جنبه اجتماعی اینترنت به صورت کاربرد اصلی آن درآید و شبکه‌های اجتماعی اینترنتی پا به عرصه وجود بگذارد.

این موضوع در بین کاربران اینترنتی چنان مورد استقبال قرار گرفت که به جرأت می‌توان گفت یکی از تأثیرگذارترین سرویس‌های ارائه شده در اینترنت و وب که در سال‌های اخیر تحول شگرفی در نظام اجتماعی کشور‌های مختلف جهان به وجود آورده، شبکه‌های اجتماعی اینترنتی بوده که این مقوله هم‌اکنون تاثیر زیادی روی فرهنگسازی در برخی کشورها داشته است. بنابراین اگر پیدایش اینترنت را در پایان هزاره دوم مهم‌ترین اتفاق تاریخ بشریت بنامیم، می‌توان ظهور شبکه‌های اجتماعی را یکی از بزرگ‌ترین تاثیرات این پدیده در آغاز هزاره سوم دانست.

به طور خلاصه می‌توان گفت این شبکه‌ها سرویس‌های مبتنی بر وبی است که خدمات آنلاین، پلتفرم‌ها یا سایت‌هایی را شامل می‌شود که افراد نظرات و علاقه‌مندی‌های خود را در آنها بیان کرده و با دیگران به اشتراک می‌گذارند. علاوه بر پیامدهای مثبت و تسهیل در برقراری ارتباط انسان‌ها، این شبکه‌ها دارای پیامدهای منفی هم هستند. کاهش احساسات، شکل‌گیری و ترویج سریع شایعات و اخبار کذب، تبلیغات ضددینی و القای شبهات، انزوا و دورماندن از محیط‌های واقعی اجتماع بعضی از این پیامدها است.

انواع مدل‌های فرهنگی در ایران

دین در جامعه ایرانی همواره موضوعیت داشته و نحوه بروز و ظهور آن محل چالش بوده است؛ از چالش‌های اجتماعی و سیاسی گرفته تا چالش‌های درونی و فردی. گوناگونی در سبک‌ها و شیوه‌های دینداری و بروز تفاوت‌هایی در صورت‌بندی‌های مجازی و واقعی دینداری ازجمله مهم‌ترین تغییرات فرهنگی و هویتی در این زمینه است. از زمان ورود اینترنت به ایران تا به امروز، یک مساله پیوسته مورد بحث و جدل فراوان بوده است؛ دسترسی جامعه بویژه نسل جوان به انبوهی از موضوعات رنگارنگ فرهنگی، اجتماعی، ایدئولوژیک و... که از فیلترهای رسمی عبور نکرده‌اند، تا چه اندازه بنیان‌های اساسی جامعه‌ای را که دغدغه پایبندی به دین داشته و دارد در معرض خطر قرار می‌دهد؟ این رسانه جدید با انعکاس سریع و متنوع آیین‌ها و مناسک دینداری مرزهای متعارف میان سنت و مدرنیته را متداخل کرده و از گفتمان جهانشمول دینداری گونه‌های بومی و فردی را به صورت‌های مختلف عرضه داشته است. اسلام در ایران به عنوان کشوری که دینداری از ویژگی‌های مهم فرهنگی، تاریخی و اجتماعی آن محسوب می‌شود، همیشه مورد توجه بوده است.

این مساله ضرورت تحلیل و بررسی روند تحولات و تغییرات دینداری را در دوران معاصر بویژه تحت تاثیر رسانه‌های نوین دو چندان می‌کند. در میان رسانه‌ها، اینترنت جایگاه ویژه‌ای دارد چون عمدتا رسانه مورد استفاده نسل جوانی است که بخش مهمی از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند و روند رو به گسترش ارتباطات و تأثیرگذاری فرآیندهای جهانی‌شدن هر چه بیشتر آنها را در چهارراه تعاملات دینی و فرهنگی در سطح جهان قرار می‌دهد. مدل‌های فرهنگی را از نظر جغرافیایی می‌توان به فرهنگ در مناطق شهری و فرهنگ در مناطق روستایی تقسیم کرد.

مناطق شهری بخصوص تهران معمولا شامل قشرهای مختلفی از قومیت‌های متفاوت است. به همین دلیل مدل‌های مختلف فرهنگی در تهران وجود دارد و این فرهنگ‌ها یا افراط‌گرا، کاملا مذهبی و مقید یا ریشه‌گرا (محلی، سنتی) هستند. حال این‌که شبکه‌های اجتماعی چه تاثیری بر این مدل‌های فرهنگی دارند بسته به نوع برداشت یا پیروی افراد مختلف از الگوهایی است که این شبکه‌ها ارائه می‌دهند. در مناطق روستایی مردم معمولا از یک قومیت هستند و مدل فرهنگی مشابهی دارند.

به دلیل وسعت جغرافیایی کمتر و همچنین اشتغال به کارهای کشاورزی، باغداری و... مردم کمتر سراغ شبکه‌های اجتماعی می‌روند و مسلما تاثیر این شبکه‌ها روی فرهنگ مردم روستاها بسیار کم است. در ایران در حال حاضر اکثر مخاطبان شبکه‌های اجتماعی، جوانان بین 18 تا 35 سال هستند که اکثر آنها از تحصیلات عالی برخوردارند. بنابراین مسئولان فرهنگی باید مبلّغ شبکه اجتماعی در جامعه باشند که مناسب مخاطبان مذکور باشد.

از بزرگ‌ترین شبکه‌های اجتماعی حال حاضر می‌توان به فیسبوک، توئیتر و لینکدین اشاره کرد که در این میان فیسبوک با ثبت اعضای بیش از یک میلیارد نفر، پس از کشور چین و هند، بزرگ‌ترین جامعه انسانی را البته به طور مجازی تشکیل داده است که بدون شک برای فعالان حوزه اقتصاد و فرهنگ یکی از عوامل مورد توجه در سرمایه‌گذاری‌ها خواهد بود. باوجود این‌که فیسبوک یکی از پربیننده‌ترین شبکه‌های اجتماعی در دنیاست در بعضی از کشورها مانند چین و ژاپن هر سه شبکه اول جداول آماریشان از نظر محبوبیت، شبکه‌های محلی هستند و اثری از شبکه‌های اجتماعی آمریکایی و انگلیسی نیست. شبکه‌های اجتماعی نباید آزادی افکار را از افراد بگیرند و با برداشتن فیلتر و ایجاد فضای مقایسه‌ای به کاربران نشان دهند که ارزش‌های اخلاقی ریشه در فرهنگ هر ملت دارد و گرویدن به سایت‌های بیگانه فقط زیر پا گذاشتن عقاید خود است. تبلیغات در دنیای امروز یکی از عوامل بسیار مهم در رواج و توسعه شبکه‌های اجتماعی است. با توجه به این موضوع که در ایران سایت‌هایی داریم که از نظر کارایی مانند فیسبوک عمل می‌کنند و به دلیل نبود تبلیغات گسترده شناخته شده نیستند، با تبلیغاتی همه جانبه و به روش فیسبوک می‌توان در ایران قشرهای مختلف را به سمت شبکه‌های اجتماعی داخلی سوق داد. با طراحی برنامه‌هایی در شبکه‌های صدا و سیما و آگاه‌سازی همگانی می‌توان جوانان را به سمت شبکه‌های داخلی و همچنین حفظ ارزش‌ها و فرهنگ‌های داخلی هدایت کرد. با در نظر گرفتن این موارد راه‌حل جذب جوانان کشور به شبکه‌های اجتماعی ایرانی ابتدا ساختن شبکه‌هایی با کیفیت و با قدرت اطلاع‌رسانی بالاست. برای فرهنگسازی در چارچوب شبکه‌های اجتماعی به افزایش مهارت فنی و آگاهی فرهنگی کاربران نیاز و بدیهی است ایجاد بستری برای مناسبات فرهنگی و اجتماعی، به توسعه موازی زیرساخت‌های تجاری، دولتی و قانونی، فناوری و اطلاعات نیاز است که بررسی آنها در این مقاله نمی‌گنجد.

رشد روز‌افزون تکنولوژی خواه‌ناخواه زندگی واقعی ما را با دنیای مجازی گره زده است. میزان علاقه‌مندی و حضور کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی فضای مجازی برای کسب اطلاعات و اخبار تا حدودی نشان‌دهنده اقناع نشدن این قشر از رسانه‌های داخلی است. محدود کردن این شبکه‌ها در داخل کشور ممکن است نه‌تنها مصونیتی برای کاربران فراهم نکند، بلکه مجبور به پرداخت هزینه‌های جبران‌ناپذیری در تهدیدهای ارزش‌های جامعه شویم. سانسور نشدن اخبار داخلی، مجهز شدن به رسانه‌های داخلی قوی، آگاه‌کردن قشرهای مختلف جامعه در استفاده صحیح از تکنولوژی‌های وابسته به زندگی کنونی به منظور باسواد‌شدن رسانه‌ای ایرانیان و آگاه‌شدن از تغذیه‌های خبری نامناسب رسانه‌های بیگانه شاید تا حدودی ما را در حفظ ارزش‌ها و سرمایه‌ها استوارتر کند. با شفاف‌کردن افکار عمومی می‌توان از تهدیدهای شبکه‌های اجتماعی مجازی آگاه و مصون ماند و با ایجاد یک شبکه اجتماعی داخلی قدرتمند تهدیدهای آنها را در حوزه فرهنگ به فرصت تبدیل کرد.