روزی لقمان به
پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در
زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب
جهان بخوابی !
سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی
!!!
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می
توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد :
اگر کمی دیرتر و
کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
اگر
بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی
بهترین خوابگاه جهان است.
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای
می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست...
براساس آموزه های قرآنی، خداوند منشأ گریاندن و خنداندن انسان است و این حالت در انسان می تواند دارای زمینه ها و آثار متفاوت و نشانه ای از امور چندی باشد. نویسنده در این نوشتار سعی کرده تحلیل قرآن را درباره این حالت انسانی ارائه دهد.
به گزارش شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) به نقل از کیهان، گریه، شناخته ترین واکنش انسان به محیط است. آشناترین مصداق آن، گریه آغازین کودک است که برخی آن را نشانه هایی بر زندگی و حیات کودک می شمارند و آهنگ آن را بسیار خوش می دارند.امروزه خانواده ایرانی در سبد فرهنگی خود مواجه با شبکههای ماهوارهای، فضای مجازی، رسانههای مدرن و … است که هر کدام به نوبه خود بخشی از فرآیند تأثیرگذاری در خانواده را هدف گرفتهاند. بعضی از شبکههای ماهوارهای که به طور تخصصی تمام تمرکز خود را بر مقوله خانواده نهاده است و پیام مشترک برنامههای این شبکهها عبارتند از: ترویج خانوادههای بیسامان ولجام گسیخته در مقابل ساختار خانواده، عادی سازی خیانت همسران به یکدیگر، عادی جلوهدادن روابط جنسی دختر و پسر پیش از ازدواج، ترویج فرهنگ همباشی به جای ازدواج و عادی جلوهدادن سقط جنین برای دختران (شکربیگی).
پیامدهای مواجهه مخاطبان ایرانی با برنامههای شبکههای ماهوارهای دغدغههای بسیاری را برای جامعه کارشناسی ایجاد کرده است. بسیاری از کارشناسان خانواده و بهداشت جنسی از برنامهریزی برای تأثیر فرهنگی این سریالها در عادیسازی خیانت زوجین به یکدیگر میگویند. افزون بر شبکههای ماهوارهای ما مواجه با سیل عظیم دیویدیهای سریالهای خارجی هستیم که بخش عمده این سریالها در مقوله زن و خانواده با ترویج فرهنگ بیحیایی و بیعفتی و عادیسازی مقوله خیانت، عشقهای ضربدری، مثلثی و… قصد همراه کردن مخاطب با خود را دارد و ممکن است مخاطب با دریافت پیام این سریالها، با محتوای ارائه شده آنها احساس همذاتپنداری کند.
گسترش فضای مجازی در حوزه رابطه فرزندان و والدین نیز تغییراتی بوجود آورده است که از جمله آن به کاهش نقش خانواده به عنوان مرجع، کاهش ارتباط والدین با فرزند، شکاف نسلی به دلیل رشد تکنولوژی، از بین رفتن حریم بین فرزندان و والدین و ایستادن در برابر یکی از والدین یا هر دو را میتوان نام برد. در بحث ازدواجها نیز مسائلی چون ناپایداری ازدواجها، تغییر الگوی همسرگزینی، نداشتن مهارتهایی برای ازدواج ناتوانی والدین برای آموزش به فرزندان، افزایش روابط دختر و پسر در زمان نامزدی بدون عقد، تمایل به دریافت مهریههای سنگین، بالا رفتن سن ازدواج و افزایش تنوعطلبی جنسی مردان و … را میتوان اشاره کرد. تغییراتی که در حوزه دینی در جامعه رخ داده، کاهش آموزههای دینی در خانواده، دوری خانواده از شریعت، کمرنگشدن حریمهای دینی در روابط خانوادگی است.
علاوه بر شبکههای ماهوارهای و مجموعه دیویدیها، مخاطب ایرانی با رسانههای مدرن از قبیل اینترنت و تلفن همراه که مجهز به امکانات پیامک وبلوتوث است نیز مواجه است، سبد فرهنگی خانواده ایرانی دچار تغییرات فراوانی شده است که همگی به نوعی مروج سبک زندگی مدرن است که خاستگاه این نوع سبک زندگی تمدن غربی است و ترویج این شیوه از زندگی، لاجرم تمام مؤلفههای معرفتی تمدن غرب را شایع میسازد و موجب میگردد بیسامانی در فرهنگ مسائل جنسی در کشور افزایش یابد. حال با توجه به مقدمه فوق، این سوال مطرح می شود که تأثیرات اجتماعی فضای مجازی چیست و چگونه می توان از تأثیرات زیانبار آن پیشگیری نمود؟
اهمیت تحقیق
با توجه به اهمیت آسیب شناسی فضای مجازی در توسعه جوامع، در جامعه ما نیز در سال های اخیر به فن آوری اطلاعات و ارتباطات توجه زیادی شده است. ولی در این رابطه آسیب های جدی وجود دارد که ضروری به ریشه یابی آن پرداخت. کشور ما از نظر بهره مندی از اینترنت در بین ۱۸۷ کشور جهان رتبه ۸۷ را دارد که بر اساس طبقه بندی اتحادیه جهانی مخابرات جزء کشورهای متوسط به شمار می رود. ۳۵ درصد استفاده کنندگان اینترنت را قشر جوان تشکیل می دهند و میانگین صرف شده برای اینترنت ۵۲ دقیقه در هفته است (صادقیان، ۱۳۸۴).
شبکه های دوست یابی در کشور ما به سرعت در میان جوانان ایرانی محبوب شده است و ایرانی ها رتبه سوم را در این شبکه ها کسب کرده اند . فرهنگ رسانه ای اینترنت، فضای ذهنی جوانان را اشغال کرده و از آن مهمتر، نمایانگر نقش خانواده در کنار این ابررسانه است که والدین روی فرزندان خود تا چه حد کنترل تربیتی و نظارت اخلاقی دارند.
بروز آسیب های نوظهور میتواند زمینه ساز نوع جدیدی از آسیب های اجتماعی و روانی باشد. به همین دلیل، برنامه ریزی برای شناسایی و آسیب شناسی آنها ضروری می نماید. آسیب های نوظهور، آسیب های مرتبط با فناوری های جدید است که آسیب های ناشی از استفاده از ماهواره، بازی هایرایانه ای، تلفن همراه و اینترنت می توانند در این مجموعه قرار گیرد. در این مقاله سعی شده است تا به آسیبهای مرتبط با اینترنت به ویژه عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی پرداخته و برای رفع این گونه معضلاتپیشنهاداتی ارائه شود.
پیشینه تحقیق
کشتی ارای و اکبریان (۱۳۹۰) با معرفی عصر جدید به عنوان عصر پرشتاب ارتباطات، ورود بسیار ساده وسریع، حداقل محدودیت برای دسترسی، برقراری ارتباط با سراسر دنیا به اشکال مختلف و عدم وجود محدودیتزمانی و مکانی، دسترسی به پایگاه های اطلاعاتی مختلف و شرکت در فعالیت های اقتصادی، علمی،فرهنگی، هنری، مذهبی و … را از ویژگی های بی بدیل آن بر شمرده اند.
یاسمی نژاد، آزادی و امویی (۱۳۹۰) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که فضای مجازی می تواند امنیت اجتماعی را مورد تهدید قرار دهد، زیرا اینترنت با وجود این که می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند در عرصه اطلاع رسانی به کار گرفته شود تا آن جا که گاهی از آن به عنوان انفجار اطلاعات هم نام برده می شود، ولی این فناوری مدرن با تمام فوایدی که دارد، تهدیدها و خطرهایی نیز برای جامعه و بشر داشته است. به طوری کهامروزه، بخش عمده ای از جرایم مربوط به حوزه ی کامپیوتر، اینترنت و فضای مجازی است که امنیت اجتماعی راهدف قرار داده اند.
ابری (۱۳۸۷) نقش مثبت فضای مجازی را در عرصه ی ظهور خلاقیت مورد تأکید قرار داده است، زیرا فناوریدیجیتالی و جامعه ی شبکه ای، افراد را به سوی زندگی ای سوق داده است که در آن می توانند با اتخاذ نقشیفعال و خلاق، به صورت فردی یا جمعی در ساختن چیزی جدید سهیم باشند، در فرایند هم آفرینی شرکت کنند وبه خودیابی خویشتن کمک کنند. کیفیت آزادی بخشی اینترنت، کاربران اینترنتی را دعوت می کند تا به تفکر،تجربه، بازی، فعالیت های گروهی و ارتباط بپردازند. اینترنت همواره محیطی را خلق کرده است که همگان میتوانند با تکیه بر توانایی ها و استعدادهای خود
دست به ابداع و خلاقیت بزنند. از میان رفتن محدودیت مکان،زمان، نبود کنترل و انتقاد، ناشناس ماندن، امکان خیال پردازی و تنوع گوناگون محیط های اینترنتی فرصت مناسبی را برای بروز خلاقیت فراهم می کند.
- دو فضایی شدن آسیب ها و ناهنجاری های فضای مجازی: مطالعه تطبیقی سیاستگذاری های بین المللی عنوان پژوهشی است که عاملی و حسنی (۱۳۹۱) انجام داده اند. در این مقاله تحت پارادایم دو فضایی شدن به به مفهوم سازی عمده ترین آسیب های فضای مجازی پرداخته شده و با مطالعه تطبیق سیاستگذاری ها در برخی کشورهای پیشرو، راهبردهای اتخاذ شده دسته بندی شده اند. نتایج این تحلیل تطبیقی نشان می دهد که سیاست ها و برنامه های فرهنگی و اجتماعی کشورها را می توان به سیاست های سلبی و ایجابی تقسیم کرد. سیاست های سلبی شامل سیاست ها و برنامه های حذف، کنترل و نظارت و سیاست های ایجابی فرهنگی و اجتماعی جوامع، برنامه ها و سیاست هایی معطوف به تولید محتوا، مدیریت محتوا، برنامههای دیجیتال سازی اطلاعات آنالوگ و دسترس پذیر ساختن اطلاعات و محتوا در شبکه اینترنت است.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی فضای مجازی:
تاثیر فضای مجازی در نارضایتی های خانوادگی
یکی از بزرگترین مسائل اجتماعی که جوامع امروزی به آن مبتلا می باشند ضعف بنیاد خانواده است. از آنجایی که مشکلات خانواده ها به صورت ناهنجاری های اجتماعی بروز می کند خانواده و سلامت آن از اهمیت فوق العاده ای برخوردارمی باشد. آماده کردن فرزندان برای پذیرش مسئولیت های اجتماعی یکی از وظایف مهم و اساسی خانواده ها به شمار می رود. جوانان باید بتوانند به خصوص برای زندگی های مشترک آماده شوند و سعی نمایند روابط خود را با پیرامون شان در حد متعارف و قابل قبولی تنظیم نمایند.
صرف نظر از آمار و ارقام بالا و روز افزونی که در مسایلی مانند بالا رفتن سن ازدواج ، طلاق، فرار از منزل، فحشا و سایر مسایل خانوادگی وجود دارد، سرد شدن ارتباطات عاطفی و نارضایتی ها از زندگی خانوادگی است که باعث ناکامی ها و شکست های بزرگی در زندگی جوانان شده است. اینها نشان از مشکلات عمیقی در سطح خانواده دارد که به نوعی باید ریشه یابی و درمان شوند. یکی از زمینه های اصلی در بروز مشکلات خانوادگی و اصولاً نارضایتی از زندگی مشترک، فضای مجازی است که تحت تأثیر تولیدات رسانه ای بوجود آمده و باعث آن گردیده تا سطح توقع و ارضاء از زندگی های مشترک را به خصوص در میان نسل جوان بالا ببرد. تحت تأثیر این فضا آنچه جوان باید از زندگی مشترک انتظار داشته باشد به نوعی تحریف می شود. لذت و صمیمیتی که از برنامه ها و محتویات رسانه ها مانند فیلم ها و سریال ها در اذهان جوانان نقش می بندد تا حد بسیار زیادی در زندگی طبیعی قابل دست یابی نخواهند بود و این می تواند تبعات زیانباری برای آینده جوانان به همراه داشته باشد.
اعتیاد به اینترنت
یکی از آسیب های اینترنت، اعتیاد به آن است به طوری که از میان ۴۷ میلیون استفاده کننده از اینترنت در امریکا ۲ تا ۵ میلیون دچار اعتیاد اینترنتی شده اند و با معضلات زیادی گریبان گیر هستند (اکبری). در جامعه ما نیز با گسترش روزافزون اینترنت شاهد این مسأله هستیم. نتیجه تحقیقات انجام شده در کشور نشان می دهد که بیشترین استفاده کنندگان از اینترنت جوانان هستند و ۳۵ درصد از آنها به خاطر حضور در چت روم، ۲۸ درصد برای بازی های اینترنتی، ۳۰ درصد به منظور چک کردن پست الکترونیکی و ۲۵ درصد نیز به دلیل جستجو، در شبکه جهانی هستند (بیابانگرد).
اعتیاد به اینترنت می تواند مشکلات جدی تحصیلی و خانوادگی برای مخاطبان به وجود آورد. اگر استفاده کنندگان از اینترنت نتوانند به مدت یک ماه دوری از اینترنت را تحمل کنند در معرض خطر اعتیاد به آن قرار دارند. متأسفانه ما شاهد این پدیده در میان جوانان هستیم، به طوری که برخی از جوانان، شب ها را تا صبح با اینترنت می گذرانند و تمام صبح را خواب هستند و این مسأله آغازگر آسیب های متعدد دیگر نیز می شود. از جمله این آسیب ها می توان به آسیب های خانوادگی، ارتباطی، عاطفی، روانی، جسمی و اقتصادی اشاره کرد.
بحران هویت و اختلال در شکل گیری شخصیت
عناصر سه گانه هویت، یعنی: شخص، فرهنگ و جامعه، هر یک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمى را ایفا مىکنند. هویت شخصى، ویژگى بىهمتاى فرد را تشکیل مىدهد. هویت اجتماعى در پیوند با گروهها و اجتماعات مختلف قرار گرفته و شکل گیری آن، متأثر از ایشان است. و در نهایت، هویت فرهنگی، برگرفته از باورهایی است که در عمق وجود فرد به واسطه تعامل او با محیط پیرامون و آموزههای آن، از بدو تولد تا کهنسالی جای گرفته است. از آن جا که فضای سایبری، صحنه ای فرهنگى و اجتماعى است که فرد خود را در موقعیتهاى متنوع، نقشها و سبکهاى زندگى قرار مى دهد، خود زمینه ای است برای آسیب پذیری شخصیت کاربر که در نتیجه، موجب چند شخصیتی شدن کاربر خواهد شد. در فضای سایبر بیش از آن که هویت ظاهری فرد مطرح گردد، درون مایههای افراد بروز میکند. هر کس در صدد بیان اندیشهها و علاقه مندیهای خویش است. مطرح نشدن هویت شخصی و مشخصات فردی در اینترنت موجب تقویت شخصیتهای چندگانه و رشد و استحکام آن میگردد. جوانان در این محیط از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند و به ویژه در دورانی که هویت آنان شکل میگیرد، این خطر پر رنگ تر میشود.
با امکانات و گزینههاى فراوانى که رسانههاى عمومى از جمله اینترنت در اختیار جوانان مىگذارند، آنان دائماً با محرکهاى جدید و انواع مختلف رفتار آشنا مىشوند. چنین فضایى هویت نامشخص و پیوسته متحولى را میآفریند، یعنی اینترنت یک صحنه اجتماعی است که فرد را در موقعیت های متنوع نقش ها و سبک های زندگی، قرار می دهد و از آن تأثیر می پذیرد
واقعیت این است که از نظر صاحبنظران جامعه شناسی، شکل گیری هویت افراد تحت تأثیر منابع گوناگونی است. عمده ترین این منابع خانواده، رسانه های گروهی، مدرسه و گروه همسالان است. از این میان رسانههای گروهی با توجه به گستره نفوذ و فراگیری آن اهمیت ویژه ای یافته اند. گسترش تلویزیون های ماهواره ای موجب شده است شکل گیری نظام شخصی و هویت افراد تحت تأثیر عوامل متعدد و گاه متعارض قرار گیرد(صبوری خسروشاهی).
تعارض ارزشها
تغییرات تکنولوژیکی ارزشها و هنجارهای اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داده است. یکی از چالش های فرا روی فرهنگ ها برخورد با این پدیده است. چون اساساً ورود اینترنت همراه با ارزش های غربی، چالش های جدیدی را در کشورهای دیگر به وجود آورده است. از آنجایی که برخی از عناصر موجود در این پدیده مغایر با فرهنگ خودی (ارزش های اسلامی- ایرانی) است، پس می توان گفت اینترنت می تواند آسیب های زیادی را به همراه داشته باشد. مثلاً ورود اینترنت در حوزه خانواده موجب تغییر نظام ارزشی در خانواده ها می شود. در یک مطالعه تجربی نشان داده شد که استفاده جوانان از اینترنت موجب کاهش ارزش های خانواده شده است (زنجانی زاده)
گسترش ارتباطات نامتعارف میان جوانان؛
اینترنت به دلیل تسهیل ایجاد روابط دوستانه و عاشقانه، در زمینه های غیر اخلاقی بسیار مورد توجه قرار گرفته، تا جایی که اینترنت موجب سهولت خیانت در روابط زناشویی و ایجاد روابط نامشروع می شود.
شکاف نسلها
اینترنت شکاف میان نسل ها را بیشتر کرده است و اکنون شکاف میان نسل دوم و سوم علاقمند به اینترنت نیز آشکار شده، به گونه ای که هیچ یک زبان دیگری را نمی فهمند. امروزه با ورود وسایل و تکنولوژیهای جدید به عرصه خانوادهها شاهد این هستیم که والدین و فرزندان ساعتهای متمادی در کنار یکدیگر مینشینند، بدون آنکه حرفی برای گفتن داشته باشند. ما دیگر کمتر نشانههایی از آن نوع خانوادههایی را داریم که والدین وفرزندان دور هم نشسته و درباره موضوعات مختلف خانوادگی و کاری با هم گفتگو کرده و نظرات همدیگر را راجع به موضوعات مختلف جویا شوند. در شرایط فعلی روابط موجود میان والدین و فرزندان به سردی گرائیده و دو نسل به دلیل داشتن تفاوتهای اجتماعی و تجربههای زیسته مختلف زندگی را از دیدگاه خود نگریسته و مطابق با بینش خود آن را تفسیر میکنند. نسل دیروز (والدین) احساس دانایی و با تجربگی میکند و نسل امروز (فرزندان) که خواهان تطابق با پیشرفتهای روز است، در برابر آنها واکنش نشان میدهد و چون از پس منطق و نصیحتهای ریشهدار و سرشار از تجربه آنها بر نمیآید به لجبازی روی میآورد
امروزه سرعت تکنولوژی شکاف بین نسل فرزندان و والدینشان را بسط داده است. براساس اظهارات معاون سازمان بهزیستی کشور میزان گفتگو در بین اعضای خانواده در کشور تنها حدود ۳۰ دقیقه است که این میتواند آسیبزا باشد. فرزندان در مقایسه با والدین با وجود اینکه در یک فضای فرهنگی زندگی میکنند اطلاعات، گرایشها و رفتارهای متفاوتی دارند، عوامل متعددی بر این پدیده تأثیرگذارند و این شکاف را روز به روز بیشتر میکنند. سرعت تحولات و بسط ارتباطات با جهان توسعهیافته، توجه بیشتر جوانان به برنامههای جهانیشدن فرهنگ، رسانهها، گسترش روزافزون انجمنها و کانونهایی غیر از کانون خانواده برای پیوستن و تعلق یافتن جوانان به آنها و غیره از آن جمله است
سوء استفاده جنسی
در سال ۱۹۹۹ گردهمایی جهانی تحت عنوان کارشناسی برای حمایت کودکان در برابر سوء استفاده جنسی از طریق اینترنت برگزار گردید که منجر به صدور قطعنامه ای شد که در آن آمده است هرچه اینترنت بیشتر توسعه پیدا کند، کودکان بیشتر در معرض محتویات خطرناک آن قرار خواهند گرفت. فعالیت های محرمانه مربوط به فحشای کودکان و پورنوگرافی که از طریق اینترنت مورد استفاده واقع می شود، اکنون از مسائل حاد به شمار می رود (اکبری).
انزای اجتماعی
امروزه اینترنت در زندگی اجتماعی، جای دوستان و نزدیکان را گرفته و در حقیقت جایگزین روابط دوستانه و فامیلی شده است. افرادی که ساعت ها وقت خود را در سایت های اینترنتی می گذرانند بسیاری از ارزش های اجتماعی را زیر پا می نهند. چرا که فرد دیگر فعالیت های اجتماعی خود را کنار گذاشته و به فعالیت های فردی روی می آورد. نتایج پژوهش شاندرز نشان داد که استفاده زیاد از اینترنت با پیوند ضعیف اجتماعی مرتبط است. برعکس کاربرانی که از اینترنت کمتر استفاده می کنند، به طور قابل ملاحظه ای با والدین و دوستانشان ارتباط بیشتری دارند (صبوری خسروشاهی).
بررسی محققان نشان می دهد شاید هیچگاه کاربران اینترنت از افسردگی و انزوای اجتماعی خود آگاه نباشند و در صورت آگاهی آنرا تایید نکنند اما ماهیت کار با اینترنت چنان است که فرد را در خود غرق می کند. پژوهش های انجام شده حاکی است دنیای اجتماعی در آینده دنیای منزوی باشد چرا که اینترنت با توجه به رشدی که دارد و جذابیت های کاذبی که برای نوجوانان ایجاد می کند آنها را به خود معتاد ساخته و جانشین والدین می شود.
بحث و نتیجه گیری
ارتباط از طریق فضای مجازی در سال های اخیر جایگاه قابل توجهی در بین نسل جوان جامعه ما پیدا کرده است. شبکه های اجتماعی در ابعاد مختلف زندگی افراد (فردی و اجتماعی) تأثیرگذارند. در شکل دهی به هویتنقش دارند و حتی روی ابعاد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جوامع هم تأثیرگذارند. امروزه با توجه به نقشی کهتاکنون در ابعاد مختلف زندگی داشته اند، نمی توان آن ها را نادیده گرفت. در حال حاضر اینترنت ابزاری مناسببرای توسعه ی افکار و اندیشه های بشری محسوب می شود به شرط آن که در راه صحیح استفاده شود. افرادباید برای ورود به دنیای مجازی اطلاعات کافی در اختیار داشته باشند تا دچار مشکلات مالی و اجتماعی نشوند. ارتباطات سالم در فضای مجازی و لزوم هوشیاری جوانان و خانواده ها نسبت به تهدیدات فضای سایبری در درجهی نخست اولویت قرار دارد. پیشگیری از آسیب های اجتماعی و توجه والدین به رفتار فرزندان بسیار مهم میباشد و برای جلوگیری از هم پاشیدگی خانواده ها، والدین باید تا حدودی به فناوری های روز دنیا مسلط باشند وآگاه باشند که تغییر در رفتار فرزندان به معنای ایجاد تغییر در طرز فکر آنهاست و هنگامی که بنیان فکری وشخصیت آنها به صورت ناصحیح شکل گیرد، راه نفوذ شیادان به حریم خصوصی افراد و محیط امن خانواده باز میشود. لذا، چنانچه خانواده ها نسبت به شیوه های جدید ارتباط فرزندان خود آگاهی و شناخت کافی و لازم را داشته باشند، از انجام بسیاری از جرایم و ارتباطات پنهانی آنان جلوگیری به عمل می آید.
به منظور پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی در فضای مجازی راهکارهایی مطرح شده اند که در صورتاجرای به موقع و مناسب می توانند ثمر بخش واقع شوند:
با توجه به اینکه بیشتر استفاده کنندگان از فضای مجازی نوجوانان و جوانان هستند، فرهنگ سازی برای کاهش پیامدهای آن ضروری است. لذا اطلاع رسانی، آموزش نحوه استفاده صحیح از این فناوری می تواند مؤثر واقع گردد.
استفاده از ظرفیت هایی همچون رسانه های دیداری و شنیداری، روزنامه ها، مجلات، نشریات برای نهادینه شدن فرهنگ سایبری.
برگزاری جلسات آموزشی از سوی مصادر امور فرهنگی در شهرستان ها به منظور آشنا نمودن و اطلاعرسانی به والدین در مورد فناوری های جدید به ویژه اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی.
برگزاری کلاس های آموزشی در مدارس جهت آگاهی دادن به نوجوانان و جوانان در مورد مزایا و معایبفناوری های جدید و نحوه ی استفاده ی صحیح از آنها.
تشویق به شرکت در فعالیت های اجتماعی و تقویت این گونه رفتارها توسط والدین.
وضع قوانین سختگیرانه تر جهت برخورد با مجرمان جرایم اینترنتی و اجرایی نمودن این قوانین.
آگاهی و هوشیاری بیشتر پلیس سایبری در مورد انواع جدید جرایم رایانه ای و اقدام در جهت نا کارآمد کردندسیسه های دشمنان در این زمینه.
پخش آگهی های آموزنده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در رادیو و تلویزیون در جهت افزایشآگاهی خانواده ها در خصوص خطرات ناشی از اینترنت.
گذراندن اوقات بیشتری با فرزندان در فضای بیرون از خانه به طوری که فرزندان از نظر عاطفی، احساس خلأنکنند و جهت جبران این کمبود به فضای مجازی پناه نبرند.
پخش برنامه های کوتاه آموزشی درباره مزایا و معایب اینترنت از زبان ورزشکاران و هنرمندان محبوبی کهعموما جوانان آنها را الگوی خود قرار می دهند.
طراحی بازی های رایانه ای به گونه ای که در آنها انواع خطرات موجود در فضای مجازی و راهکارهایی جهتآشنایی و مقابله با آنها تعبیه شده است.
طراحی و تدوین بخشی در کتاب های درسی در ارتباط با آشنایی دانش آموزان با فناوری های جدید،اینترنت و خطرات بالقوه آنها.
ساخت و پخش فیلم ها و سریال هایی با موضوع اینترنت و مزایا و معایب آن.
استفاده از آموزه های دینی از جمله امر به معروف و نهی از منکر به عنوان نوعی
کنترل اجتماعی توسط هرشخص.
هنجارسازی های مثبت و ترویج فرهنگ استفاده از اینترنت و فضای مجازی.
1. ایجاد فاصله بین فرزندان و والدین و خودکفایی فرزندان در گذراندن اوقات فراغت
بخش مهمی از زندگی کودکان و نوجوانان، بازی و فعالیتهای تفریحی است که در شکلگیری شخصیت و روحیات آنان در بزرگسالی، نقش مهمی ایفا میکند. ذهن کودک، پذیرای هر گونه تجربه و آموزش است و خانوادهها میتوانند از طریق بازی، سرگرمی و تفریح، آنان را برای زندگی آماده سازند. یکی از شیوههای تربیت فرزندان، بازی کردن و همبازی شدن با آنهاست. والدین میتوانند از این راه وارد دنیای کودک شوند و با او ارتباطی نزدیک و صمیمانه برقرار کنند.
امروزه، دنیای کودکان و نوجوانان را تلویزیون و دیگر رسانهها و ابزارهای مدرن، احاطه کرده است. فن آوری های مدرن با برقراری رابطه با کودکان و نوجوانان، فرصت با خانواده بودن را از آنها گرفته و سبب سردی روابط آنها و والدینشان شده اند.
2. کمبود محبت در فرزندان و ارضا نشدن نیازهای عاطفی
تفریح و سرگرمی در خانوادهها با فن آوری های مدرن، فرصتی برای ابراز محبت اعضا به یکدیگر و برآوردن نیازهای عاطفی آنها باقی نمیگذارد؛ زیرا در زندگی مدرن، بیشتر وقت افراد برای کار و اشتغال سپری میشود و باقی اوقاتی هم که باید در کنار یکدیگر باشند و به تفریح و سرگرمی سپری کنند، به وسیله ابزارهای مدرن پر شده است. سرگرمی و تفریح با ابزارهای مدرن، جایگزین روابط خانوادگی شده است. در نتیجه، نیازهای عاطفی آنها نادیده گرفته میشود و اعضا دچار کمبود محبت میشوند.
یکی از روشهای تربیتی که در فرهنگ اسلامی نیز بر آن تأکید شده، برقراری ارتباط عاطفی و محبتآمیز با فرزندان است. رابطه عاطفی و مهرورزی در خانواده، سبب آرامش روحی و روانی، اعتماد به نفس، اعتماد به والدین، الگوگیری در مهرورزی به دیگران، و احساس امنیت میشود. به این ترتیب، از پیدایش بسیاری از مشکلات، ناهنجاریها و انحرافها پیشگیری خواهد شد.
3. اختلال در مهارتهای اجتماعی فرزندان و گوشه گیری آنها
بسیاری از مهارتهای اجتماعی افراد در خانواده شکل میگیرد و افراد در این محیط برای زندگی در میان جمع و گروه، آماده میشوند. اجتماعی شدن، یعنی آشنایی با قوانین و درونی کردن نقشها و ارزشهای فرهنگی در خانواده صورت میگیرد. همکاری گروهی، مشارکت در تصمیمگیریها، همدلی و همدردی با دیگران، رقابت، تقسیم کار و مسئولیتپذیری، تعهد، احترام به حقوق دیگران و رعایت عرف و هنجارهای اجتماعی، اموری است که باید در خانواده تمرین و آموخته شود تا فرد به بلوغ اجتماعی برسد.
رواج سرگرمیهای کامپیوتری و ارتباطات مجازی در خانواده، از روابط عاطفی اعضای خانواده با یکدیگر و با دیگر خانوادهها میکاهد و افراد خانواده را به تدریج گوشهگیر و از اجتماع دور میسازد. به همین دلیل، پس از ورود به جامعه، به دلیل ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران، دچار ناامیدی میشوند و با قطع ارتباط با جامعه و دیگران، آسیب میبینند.
در اینترنت، ارتباط ها در اتاقهای گفتوگو و بین مخاطبانی بینام و نشان برقرار میگردد.
افراد در دنیای مجازی، وارد تعاملاتی میشوند که به کلی با ارتباطات دنیای واقعی تفاوت دارد و از چارچوبهای مرسوم اجتماعی و عرفی خارج است. ازاینرو، مهارتهای لازم را برای ارتباط با دنیای بیرون، به افراد نمیآموزد. بازیهای کامپیوتری، به شکل اعتیادآوری ارتباط فرد با دنیای بیرون را قطع میکند و او را از امور پیرامونش، غافل میسازد
برقراری ارتباط و دادن پیام از طریق تلفنهای همراه نیز سبب میشود افراد برای ارتباط با یکدیگر، نیازی به دیدار و گفتوگوهای طولانی و صمیمانه با هم نداشته باشند و از طریق فنآوریهای اطلاعات و فن آوری ارتباطات، پیامها و اطلاعات خود را در جملات کوتاه و سرد و بدون حاشیه ارسال کنند. این امر روابط را سرد، و به تدریج افراد را از یکدیگر دور میسازد و منزوی شدن آنها را در پی خواهد داشت. شرکت در گروه و اجتماع، در رشد اجتماعی نقش مؤثری ایفا میکند و یکی از عوامل موفقیت افراد است که باید از سنین پایین، در خانواده به فرد آموخته شود.
4. کاهش نوآوری و خلاقیت فرزندان
در خانوادهای که فرصت بازی و تفریحات سالم از بین برود یا در مسیر نادرست قرار گیرد، والدین با استعدادهای فرزندانشان آشنا نمی شوند و نمی توانند آنان را برای تعیین مسیر زندگی و پیشرفت، آماده و راهنمایی کنند. درحالیکه یکی از تکالیف والدین، کوشش در رشد و پرورش استعدادهای فرزندان در حد امکان و توانایی است. زمانی که فرزندان در خانواده برای گذراندن اوقات فراغت به اینترنت و بازیهای کامپیوتری و سینماها، روی آورند، نیروی تفکر و نوآوری آنان شکوفا نمی شود.
5. نبود تمرکز در تربیت فرزندان
در گذشته، تربیت فرزندان در خانواده متمرکز بود و خانوادهها فرزندان را بر اساس ارزشها و باورهای مورد قبول خود تربیت میکردند، اما امروزه با وجود رسانهها، خانوادهها نقش خود را در تربیت فرزندان، تا اندازه زیادی از دست دادهاند؛ چنانکه دنیای کودک را رسانههای مختلف احاطه کرده و فرصت تربیت را از والدین گرفتهاند. در نتیجه، خانوادهها دیگر نمیتوانند بر اساس نظام فکری ـ اعتقادی خود، فرزندانشان را تربیت کنند.
به بیان دیگر، رسانهها جایگزین والدین میشوند و ابتکار عمل را در پرورش همهجانبه فرزندان به دست میگیرند؛ آن گونه که اقتصاد، بازار، سود و تجارت میخواهد. (پستمن، 1384: 59) در این وضعیت، کودکان طبق ارزشها و باورهای حاکم بر خانواده رشد نمیکنند و از همان کودکی، بین آنها و والدینشان اختلاف و فاصله به وجود میآید.
6. کاهش کنترل و نظارت بر رفتارهای فرزندان
فن آوریهای رسانهای، نظارت و کنترل خانوادهها بر فرزندان را کاهش، و آزادی فرزندان را افزایش داده است. با وجود چنین فن آوریهایی، روابط و رفتارهای افراد خانواده، دور از چشم دیگران خواهد بود. فرزندان بدون اطلاع والدین و بیهیچ محدودیت و واهمهای، با افراد مختلفی ارتباط برقرار میکنند. در نتیجه، والدین به عنوان سرپرست و بزرگتر که باید مراقب فرزندانشان باشند، دیگر از عهده این کار برنمی آیند.
امروزه با وجود فن آوری های مدرن، کنترل اخلاق و رفتار فرزندان برای والدین دشوار شده است. در گذشته، والدین در قبال رفتارها و روابط فرزندان احساس مسئولیت میکردند، بر رفتار آنان به آسانی نظارت داشتند و آنها را راهنمایی یا از مسائلی منع میکردند. امروزه با وجود ابزارهای نوین رسانهای، فرزندان به ندرت کنترل میشوند. برای مثال، وقتی کودکان و نوجوانان، به ویژه در جامعه ما از تلفن همراه استفاده میکنند و یا در اتاق خود کامپیوتر و تلویزیون در اختیار دارند، چگونه ممکن است پیامها و گفتوگوهای آنان یا استفاده آنها از رسانه را کنترل کرد؟
حجم بالای اطلاعات گسترده و بیشتر ناکارآمد و غیراخلاقی در رسانهها، امروزه وظایف خانواده را در کنترل فرزندان در عرصه رسانه سنگین کرده است و خانواده بر خلاف گذشته، اکنون قدرت چندانی در کنترل اطلاعات ندارد. تلویزیون، اینترنت و ماهواره، اطلاعات را در برابر نسل جوان می گسترانند و فرزندان به راحتی میتوانند به هر نوع اطلاعاتی دست یابند. (پستمن، پیشین)
این مشکل را از دو جنبه میتوان بررسی کرد: اول اینکه فن آوری های مدرن با ماهیت و ویژگیای که دارند، غیرقابل کنترل هستند؛ دوم اینکه ارزشها و نگرشهایی را که با خود به همراه میآورند، چنانکه پیش از این گفته شد، جایگاه والدین را به عنوان سرپرست خانواده از بین برده است و فرزندان را دارای جایگاهی برابر با والدین جلوه میدهند.
پیشنهادها
1. آموزش خانوادهها برای استفاده از فن آوری های مدرن و دادن اطلاعات لازم به آنان درباره آسیبها و چالشهای پیش رو. باید یادآور شد که مزایا و فواید فن آوری های مدرن، دیدنی و چشمگیر، اما آسیبها و چالشهای آنها پنهان و خاموش است. البته مراکز پژوهشی در این زمینه نقش به سزایی دارند و میتوانند معایب و آسیبهای فن آوری مدرن را بررسی و مطالعه کنند تا نهادهای آموزشی و رسانه ملی از نتایج بررسیهای آنها بهره گیرند.
از آنجا که رسانهها دارای کارکردهای اطلاعرسانی و آگاهیبخشی هستند، در این زمینه مؤثرترین ابزار به شمار میروند. «نهاد رسانه به کار تولید، بازتولید و توزیع معرفت به معنای وسیع آن، یعنی نمادهایی یا مرجعهایی معنیدار و قابل تجربه در جهان اجتماعی اشتغال دارد. این معرفت، ما را توانا میسازد تا به تجربه خود معنا ببخشیم، به دریافتهای ما از این تجربه نظم و نسق میدهد و ما را یاری میکند تا معرفتهای گذشته را محفوظ نگه داریم و به درک امروزین خود استمرار بخشیم». (مک کوئیل، 1382: 140)
2. تقویت ارزشها، باورها و اعتقادات دینی و معنوی در خانواده ها: با توجه به کارکرد فرهنگسازی رسانه ها، این کار مهم نیز به کمک آنها تحقق مییابد. ارائه مدلها و الگوهای کارآمد از خانواده دینی و زمینه سازی برای رشد اخلاقی و معنوی خانواده ها، از این راه امکانپذیر است.
در این میان، جا دارد که عقاید، ارزشها و آداب و رسوم مذهبی خانوادگی در سریالها و دیگر برنامههای تلویزیونی با اهمیت و کارکرد مثبت به نمایش درآید. در این زمینه، موارد ذیل به عنوان راهکارهای رسانه ای پیشنهاد میشود:ـ تأکید بر رفتوآمد بیشتر با خویشاوندان و دوستان؛ـ ترویج کارهای گروهی و اجتماعی بین خانوادهها و اعضای خانواده؛ ـ تشویق به محدود کردن استفاده از رسانهها در مواقعی که اعضای خانواده باید کنار هم باشند؛ برای مثال، هنگام غذا خوردن یا هنگامی که اعضای خانواده در مراسم خاصی حضور دارند؛
ـ اکتفا نکردن به پیامک و تماس تلفنی در احوالپرسیها و صله رحم؛ ـ مسافرتهای جمعی با خانواده؛ ـ توجه دادن به موارد منع استفاده از برخی فن آوریها، مانند: استفاده فرزندان کم سنوسال از تلفن همراه؛ـ ترویج احترام به بزرگترها و افراد کهنسال و رعایت جایگاه سلسلهمراتبی در خانواده؛ـ مقاومت در برابر خواستهها و نیازهای غیرضروری فرزندان و جلوگیری از افزایش انتظارات و توقعات آنان؛ ـ تشویق به اختصاص دادن زمان بیشتری برای گفتوگو با یکدیگر در خانواده و برقراری ارتباط عاطفی و کلامی با اعضای خانواده؛ ـ تأکید بر اولویت دادن به مصلحت جمعی در برابر مصلحت فرد در خانواده؛
سخن پایانی
فن آوری مدرن، پدیدهای خنثی و بیطرف نیست، بلکه نماینده مدرنیته غرب است که ایدئولوژی و ارزشهای نظام سرمایهداری و فرهنگ غرب را با خود به همراه دارد و با هدف جهانیسازی و فراگیر کردن اندیشه غرب، در پی تغییر فرهنگ و تمدنهای دیگر است. خانواده که مهمترین رکن نظام اجتماعی است، در جامعه ما بر پایه ارزشها و باورهای سنتی و دینی شکل گرفته و کارکردها و ساختار آن را مشخص و نهادینه ساخته است.
اکنون که این نهاد مهم در رویارویی با فن آوری های مدرن و ارزشها و فرهنگ آن، دچار چالش و آسیب شده است و نزدیک است که کارکردهای اصلی و اصیل خود را از دست بدهد، ضرورت دارد ترتیبی در پیش گرفته شود که استفاده از فن آوری های مدرن، با آگاهی از ویژگیها و ماهیت آنها صورت گیرد. در این زمینه، باید به خانوادهها برای استفاده صحیح از آنها در چارچوب ارزشهای اصیل دینی، آموزش لازم داده شود.
1. ایجاد فاصله بین فرزندان و والدین و خودکفایی فرزندان در گذراندن اوقات فراغت
بخش مهمی از زندگی کودکان و نوجوانان، بازی و فعالیتهای تفریحی است که در شکلگیری شخصیت و روحیات آنان در بزرگسالی، نقش مهمی ایفا میکند. ذهن کودک، پذیرای هر گونه تجربه و آموزش است و خانوادهها میتوانند از طریق بازی، سرگرمی و تفریح، آنان را برای زندگی آماده سازند. یکی از شیوههای تربیت فرزندان، بازی کردن و همبازی شدن با آنهاست. والدین میتوانند از این راه وارد دنیای کودک شوند و با او ارتباطی نزدیک و صمیمانه برقرار کنند.
امروزه، دنیای کودکان و نوجوانان را تلویزیون و دیگر رسانهها و ابزارهای مدرن، احاطه کرده است. فن آوری های مدرن با برقراری رابطه با کودکان و نوجوانان، فرصت با خانواده بودن را از آنها گرفته و سبب سردی روابط آنها و والدینشان شده اند.
2. کمبود محبت در فرزندان و ارضا نشدن نیازهای عاطفی
تفریح و سرگرمی در خانوادهها با فن آوری های مدرن، فرصتی برای ابراز محبت اعضا به یکدیگر و برآوردن نیازهای عاطفی آنها باقی نمیگذارد؛ زیرا در زندگی مدرن، بیشتر وقت افراد برای کار و اشتغال سپری میشود و باقی اوقاتی هم که باید در کنار یکدیگر باشند و به تفریح و سرگرمی سپری کنند، به وسیله ابزارهای مدرن پر شده است. سرگرمی و تفریح با ابزارهای مدرن، جایگزین روابط خانوادگی شده است. در نتیجه، نیازهای عاطفی آنها نادیده گرفته میشود و اعضا دچار کمبود محبت میشوند.
یکی از روشهای تربیتی که در فرهنگ اسلامی نیز بر آن تأکید شده، برقراری ارتباط عاطفی و محبتآمیز با فرزندان است. رابطه عاطفی و مهرورزی در خانواده، سبب آرامش روحی و روانی، اعتماد به نفس، اعتماد به والدین، الگوگیری در مهرورزی به دیگران، و احساس امنیت میشود. به این ترتیب، از پیدایش بسیاری از مشکلات، ناهنجاریها و انحرافها پیشگیری خواهد شد.
3. اختلال در مهارتهای اجتماعی فرزندان و گوشه گیری آنها
بسیاری از مهارتهای اجتماعی افراد در خانواده شکل میگیرد و افراد در این محیط برای زندگی در میان جمع و گروه، آماده میشوند. اجتماعی شدن، یعنی آشنایی با قوانین و درونی کردن نقشها و ارزشهای فرهنگی در خانواده صورت میگیرد. همکاری گروهی، مشارکت در تصمیمگیریها، همدلی و همدردی با دیگران، رقابت، تقسیم کار و مسئولیتپذیری، تعهد، احترام به حقوق دیگران و رعایت عرف و هنجارهای اجتماعی، اموری است که باید در خانواده تمرین و آموخته شود تا فرد به بلوغ اجتماعی برسد.
رواج سرگرمیهای کامپیوتری و ارتباطات مجازی در خانواده، از روابط عاطفی اعضای خانواده با یکدیگر و با دیگر خانوادهها میکاهد و افراد خانواده را به تدریج گوشهگیر و از اجتماع دور میسازد. به همین دلیل، پس از ورود به جامعه، به دلیل ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران، دچار ناامیدی میشوند و با قطع ارتباط با جامعه و دیگران، آسیب میبینند.
در اینترنت، ارتباط ها در اتاقهای گفتوگو و بین مخاطبانی بینام و نشان برقرار میگردد.
افراد در دنیای مجازی، وارد تعاملاتی میشوند که به کلی با ارتباطات دنیای واقعی تفاوت دارد و از چارچوبهای مرسوم اجتماعی و عرفی خارج است. ازاینرو، مهارتهای لازم را برای ارتباط با دنیای بیرون، به افراد نمیآموزد. بازیهای کامپیوتری، به شکل اعتیادآوری ارتباط فرد با دنیای بیرون را قطع میکند و او را از امور پیرامونش، غافل میسازد
برقراری ارتباط و دادن پیام از طریق تلفنهای همراه نیز سبب میشود افراد برای ارتباط با یکدیگر، نیازی به دیدار و گفتوگوهای طولانی و صمیمانه با هم نداشته باشند و از طریق فنآوریهای اطلاعات و فن آوری ارتباطات، پیامها و اطلاعات خود را در جملات کوتاه و سرد و بدون حاشیه ارسال کنند. این امر روابط را سرد، و به تدریج افراد را از یکدیگر دور میسازد و منزوی شدن آنها را در پی خواهد داشت. شرکت در گروه و اجتماع، در رشد اجتماعی نقش مؤثری ایفا میکند و یکی از عوامل موفقیت افراد است که باید از سنین پایین، در خانواده به فرد آموخته شود.
4. کاهش نوآوری و خلاقیت فرزندان
در خانوادهای که فرصت بازی و تفریحات سالم از بین برود یا در مسیر نادرست قرار گیرد، والدین با استعدادهای فرزندانشان آشنا نمی شوند و نمی توانند آنان را برای تعیین مسیر زندگی و پیشرفت، آماده و راهنمایی کنند. درحالیکه یکی از تکالیف والدین، کوشش در رشد و پرورش استعدادهای فرزندان در حد امکان و توانایی است. زمانی که فرزندان در خانواده برای گذراندن اوقات فراغت به اینترنت و بازیهای کامپیوتری و سینماها، روی آورند، نیروی تفکر و نوآوری آنان شکوفا نمی شود.
5. نبود تمرکز در تربیت فرزندان
در گذشته، تربیت فرزندان در خانواده متمرکز بود و خانوادهها فرزندان را بر اساس ارزشها و باورهای مورد قبول خود تربیت میکردند، اما امروزه با وجود رسانهها، خانوادهها نقش خود را در تربیت فرزندان، تا اندازه زیادی از دست دادهاند؛ چنانکه دنیای کودک را رسانههای مختلف احاطه کرده و فرصت تربیت را از والدین گرفتهاند. در نتیجه، خانوادهها دیگر نمیتوانند بر اساس نظام فکری ـ اعتقادی خود، فرزندانشان را تربیت کنند.
به بیان دیگر، رسانهها جایگزین والدین میشوند و ابتکار عمل را در پرورش همهجانبه فرزندان به دست میگیرند؛ آن گونه که اقتصاد، بازار، سود و تجارت میخواهد. (پستمن، 1384: 59) در این وضعیت، کودکان طبق ارزشها و باورهای حاکم بر خانواده رشد نمیکنند و از همان کودکی، بین آنها و والدینشان اختلاف و فاصله به وجود میآید.
6. کاهش کنترل و نظارت بر رفتارهای فرزندان
فن آوریهای رسانهای، نظارت و کنترل خانوادهها بر فرزندان را کاهش، و آزادی فرزندان را افزایش داده است. با وجود چنین فن آوریهایی، روابط و رفتارهای افراد خانواده، دور از چشم دیگران خواهد بود. فرزندان بدون اطلاع والدین و بیهیچ محدودیت و واهمهای، با افراد مختلفی ارتباط برقرار میکنند. در نتیجه، والدین به عنوان سرپرست و بزرگتر که باید مراقب فرزندانشان باشند، دیگر از عهده این کار برنمی آیند.
امروزه با وجود فن آوری های مدرن، کنترل اخلاق و رفتار فرزندان برای والدین دشوار شده است. در گذشته، والدین در قبال رفتارها و روابط فرزندان احساس مسئولیت میکردند، بر رفتار آنان به آسانی نظارت داشتند و آنها را راهنمایی یا از مسائلی منع میکردند. امروزه با وجود ابزارهای نوین رسانهای، فرزندان به ندرت کنترل میشوند. برای مثال، وقتی کودکان و نوجوانان، به ویژه در جامعه ما از تلفن همراه استفاده میکنند و یا در اتاق خود کامپیوتر و تلویزیون در اختیار دارند، چگونه ممکن است پیامها و گفتوگوهای آنان یا استفاده آنها از رسانه را کنترل کرد؟
حجم بالای اطلاعات گسترده و بیشتر ناکارآمد و غیراخلاقی در رسانهها، امروزه وظایف خانواده را در کنترل فرزندان در عرصه رسانه سنگین کرده است و خانواده بر خلاف گذشته، اکنون قدرت چندانی در کنترل اطلاعات ندارد. تلویزیون، اینترنت و ماهواره، اطلاعات را در برابر نسل جوان می گسترانند و فرزندان به راحتی میتوانند به هر نوع اطلاعاتی دست یابند. (پستمن، پیشین)
این مشکل را از دو جنبه میتوان بررسی کرد: اول اینکه فن آوری های مدرن با ماهیت و ویژگیای که دارند، غیرقابل کنترل هستند؛ دوم اینکه ارزشها و نگرشهایی را که با خود به همراه میآورند، چنانکه پیش از این گفته شد، جایگاه والدین را به عنوان سرپرست خانواده از بین برده است و فرزندان را دارای جایگاهی برابر با والدین جلوه میدهند.
پیشنهادها
1. آموزش خانوادهها برای استفاده از فن آوری های مدرن و دادن اطلاعات لازم به آنان درباره آسیبها و چالشهای پیش رو. باید یادآور شد که مزایا و فواید فن آوری های مدرن، دیدنی و چشمگیر، اما آسیبها و چالشهای آنها پنهان و خاموش است. البته مراکز پژوهشی در این زمینه نقش به سزایی دارند و میتوانند معایب و آسیبهای فن آوری مدرن را بررسی و مطالعه کنند تا نهادهای آموزشی و رسانه ملی از نتایج بررسیهای آنها بهره گیرند.
از آنجا که رسانهها دارای کارکردهای اطلاعرسانی و آگاهیبخشی هستند، در این زمینه مؤثرترین ابزار به شمار میروند. «نهاد رسانه به کار تولید، بازتولید و توزیع معرفت به معنای وسیع آن، یعنی نمادهایی یا مرجعهایی معنیدار و قابل تجربه در جهان اجتماعی اشتغال دارد. این معرفت، ما را توانا میسازد تا به تجربه خود معنا ببخشیم، به دریافتهای ما از این تجربه نظم و نسق میدهد و ما را یاری میکند تا معرفتهای گذشته را محفوظ نگه داریم و به درک امروزین خود استمرار بخشیم». (مک کوئیل، 1382: 140)
2. تقویت ارزشها، باورها و اعتقادات دینی و معنوی در خانواده ها: با توجه به کارکرد فرهنگسازی رسانه ها، این کار مهم نیز به کمک آنها تحقق مییابد. ارائه مدلها و الگوهای کارآمد از خانواده دینی و زمینه سازی برای رشد اخلاقی و معنوی خانواده ها، از این راه امکانپذیر است.
در این میان، جا دارد که عقاید، ارزشها و آداب و رسوم مذهبی خانوادگی در سریالها و دیگر برنامههای تلویزیونی با اهمیت و کارکرد مثبت به نمایش درآید. در این زمینه، موارد ذیل به عنوان راهکارهای رسانه ای پیشنهاد میشود:ـ تأکید بر رفتوآمد بیشتر با خویشاوندان و دوستان؛ـ ترویج کارهای گروهی و اجتماعی بین خانوادهها و اعضای خانواده؛ ـ تشویق به محدود کردن استفاده از رسانهها در مواقعی که اعضای خانواده باید کنار هم باشند؛ برای مثال، هنگام غذا خوردن یا هنگامی که اعضای خانواده در مراسم خاصی حضور دارند؛
ـ اکتفا نکردن به پیامک و تماس تلفنی در احوالپرسیها و صله رحم؛ ـ مسافرتهای جمعی با خانواده؛ ـ توجه دادن به موارد منع استفاده از برخی فن آوریها، مانند: استفاده فرزندان کم سنوسال از تلفن همراه؛ـ ترویج احترام به بزرگترها و افراد کهنسال و رعایت جایگاه سلسلهمراتبی در خانواده؛ـ مقاومت در برابر خواستهها و نیازهای غیرضروری فرزندان و جلوگیری از افزایش انتظارات و توقعات آنان؛ ـ تشویق به اختصاص دادن زمان بیشتری برای گفتوگو با یکدیگر در خانواده و برقراری ارتباط عاطفی و کلامی با اعضای خانواده؛ ـ تأکید بر اولویت دادن به مصلحت جمعی در برابر مصلحت فرد در خانواده؛
سخن پایانی
فن آوری مدرن، پدیدهای خنثی و بیطرف نیست، بلکه نماینده مدرنیته غرب است که ایدئولوژی و ارزشهای نظام سرمایهداری و فرهنگ غرب را با خود به همراه دارد و با هدف جهانیسازی و فراگیر کردن اندیشه غرب، در پی تغییر فرهنگ و تمدنهای دیگر است. خانواده که مهمترین رکن نظام اجتماعی است، در جامعه ما بر پایه ارزشها و باورهای سنتی و دینی شکل گرفته و کارکردها و ساختار آن را مشخص و نهادینه ساخته است.
اکنون که این نهاد مهم در رویارویی با فن آوری های مدرن و ارزشها و فرهنگ آن، دچار چالش و آسیب شده است و نزدیک است که کارکردهای اصلی و اصیل خود را از دست بدهد، ضرورت دارد ترتیبی در پیش گرفته شود که استفاده از فن آوری های مدرن، با آگاهی از ویژگیها و ماهیت آنها صورت گیرد. در این زمینه، باید به خانوادهها برای استفاده صحیح از آنها در چارچوب ارزشهای اصیل دینی، آموزش لازم داده شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان: